بررسی تقاضای انرژی در بخش صنعت

با توجه به اهمیت انرژی در بخش صنعت و نیز افزایش قیمت حامل های انرژی در سالهای اخیر، شناخت و تحلیل ساختارتقاضای انرژی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این پژوهش برای تحلیل و الگوسازی تقاضای انرژی در بخش صنعت از روش های هم انباشتگی یوهانسن، روش FMoLS و رهیافت ARDL استفاده شد. برای برآورد الگوها،داده های مصرفانرژی برای دوره 1355 تا 1392 مورد استفاده قرار گرفت.برآوردهای حاصل از روش های تحلیل هم انباشتگی با برآوردهای روش حداقل مربعات معمولی مقایسه شده اند. نتایج نشان داد کشش قیمتی مصرف انرژی در روش های مختلف، دربلندمدت بین 3 /. تا - 327 /. و در کوتاه مدت بین - 09 /. تا - 102 /. متغیر است . همچنین کشش درآمدی مصرف انرژی نیز -حدود 7/. برآورد شد. مقایسه برآوردهای حاصل از روش های مختلف نشان داد برآوردهای روش حداقل مربعات معمولی بابرآوردهای حاصل از روش های مختلف نشان داد برآوردهای روش حداقل مربعات معمولی با برآوردهای حاصل از تحلیل هم انباشتگی یوهانسن و رهیافت ARDL بسیار به هم نزدیک هستند. با توجه به بی کشش بودن تقاضای انرژی نسبت به قیمت، در بخش صنعت بخصوص در کوتاه مدت، از سیاست های قیمتی نبایستی انتظار زیادی برای کاهش مصرف حامل های انرژی داشت. تاثیر گذاری سیاست های قیمتی در کاهش مصرف انرژی در بلندمدت بیشتر است بنابرایناثرگذاری سیاست قیمتی منوط به امکان تغییر در نهاده های سرمایه ای دربردارنده فناوری مصرف های حامل های انرژی است

کلیدواژه ها:

بخشصنعت ، تقاضایانرژی ، همانباشتگی ، رهیافت ، ARDL ، FMOLS