ارزیابی کارآیی مدلهای آماری ارزش اطلاعاتی و رگرسیون لجستیک در تهیه نقشه حساسیت به کارست حوضه کارده

هدف از این پژوهش، ارزیابی کارایی روشهای کمی آماری ارزش اطلاعاتی و رگرسیون لجستیک در تهیه نقشه حساسیت به کارست در حوضه کارده، و معرفی مدل برتر میباشد. بدین منظور لایههای اطلاعاتی و نقشههای رستری 10 عامل )سنگ شناسی، فاصله از گسل، ارتفاع، شیب، جهت دامنه، تراکم زهکشی، بارش، دما، کاربری اراضی و شاخص پوشش گیاهی( به عنوان متغیرهای مستقل تهیه شدند و همچنین لایه پراکنش فروچالههایکارستی در منطقه به عنوان متغیر وابسته، با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر ASTER GDEM شناسایی و لایهها پس از پردازشهای نرمافزاری وارد دو مدل آماری شدند . پس از محاسبات آماری، بررسی ضرایب حاصله از دو مدل نشان از تاثیر بیشتر و مثبت عوامل سنگ شناسی، ارتفاع، جهت دامنه، بارش و دما بر کارست شدگی در منطقه کارده دارد. نقشههای حساسیت به کارست حوضه کارده تهیه و به 5 طبقه حساس)ضعیف، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد( تفکیک شد. در انتها مدلها بر اساس روش ROC مقایسه و مورد آزمون قرار گرفتند. مدل ارزش اطلاعاتی با 74/7 درصد گستره آن زیر منحنی ROC در مقایسه با روش رگرسیون لجستیک با 74 درصد، دارای توانایی بیشتری برای شناسایی مناطق مستعد و حساس به کارست در حوضه کارده میباشد . همچنین همخوانی بالای موقعیت و تراکم فروچالهها، با نقشه حساسیت به کارست روش ارزش اطلاعاتی گویای کارایی و قابلیت اعتماد این مدل در منطقه است.

کلیدواژه ها:

ارزش اطلاعاتی ، رگرسیون لجستیک ، حساسیت کارست ، کارده