بهبود سیستم مدیریت دانش در سازمان های کوچک و متوسط توسط شبکه عصبی

سازمان های امروزی، نیازمند کسب، مدیریت و بهره برداری از دانش و اطلاعات به منظور بهبود کارایی هستند. با وجود توسعه اطلاعات علمی حاصل از مدیریت دانش، هنوز تعداد زیادی از سازمان ها، در بهره برداری کارا از آن با شکست مواجه می شوند از جمله دلایل این ناکامی، شناخت نامناسب از وضعیت آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش و مهیا نبودن پیش نیازهای ضروری آن است. عوامل کلیدی موفقیت (CSFs) مدیریت دانش می توانند به عنوان یک راهنما برای سازمان های کشور خصوصاً بخش کوچک و متوسط در جهت اولویت بندی و تنظیم فعالیت های مدیریت دانش مورد استفاده قرار گیرند. هدف این تحقیق شناسایی فاکتورهای اثرگذار بر موفقیت مدیریت دانش در سازمان و تعیین میزان موفقیت اجرای هر کدام از این فاکتورها در سازمان و مرتب کردن این فاکتورها براساس اولویت و اهمیت برای افراد سازمان است. سازمان صنایع هوایی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده است و داده ها از طریق توزیع پرسشنامه بین کارشناسان و خبرگان این سازمان به دست آمده است. به دلیل پیچیده بودن تصمیم گیری به منظور اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش در سازمان، از روش تجزیه و تحلیل شبکه های عصبی، استفاده شده است. این فاکتورها عبارتند از: رهبری و حمایت مدیریتی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، راهبردهای سازمانی، اندازه ها و معیارها، زیرساخت های سازمانی، فرآیندهای مدیریت دانش، ایجاد انگیزش در کارکنان، دسترسی به منابع، آموزش کارکنان و مدیریت منابع انسانی که با مشخص شدن نتایج سازمان می تواند با تمرکز بر اولویت فاکتورها، پیشرفت سازمان را در مسیر اجرای مدیریت دانش فراهم آورد.

کلیدواژه ها:

مدیریت دانش ، فاکتورهای مؤثر بر مدیریت دانش ، شبکه عصبی