تحلیل انسجام و هماهنگی انسجامی در مقامه مضیریه بدیع الزمان همدانی
محل انتشار: دوماهنامه جستارهای زبانی، دوره: 7، شماره: 1
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 619
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LRR-7-1_012
تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1395
چکیده مقاله:
نظریه «زبان شناسی سیستمی-نقشی» مایکل هلیدی از مهم ترین نظریات زبان شناسی است که درچارچوب نقشگرایی،به شکلی سازمان یافته و منظم متون مختلف ادبی را تحلیل می کند. او در بخشی از این نظریه، از مولفه هایی سخن می گوید که یک متن منسجم باید از ان ها برخوردار باشد. سپس رقیه حسن با ارائه یک نظریه جداگانه، باعنوان «نظریه هماهنگی انسجامی» تکمیل کننده نظریه همسرش، مایکل هلیدی می شودبرخی منتقدان همچون زکی مبارک موسی سلیمان و ابن طقطقی معتقدند که مقامات به عنوان یکی از کهن ترین انواع روایی،از انسجام لازم برخوردار نیست، گرچه این نظر تاحدودی صحیح است وهدف آموزش زبان باعث شده که مقامه نویسان لازم برخوردار نیست. گرچه این نظر تاحدودی صحیح است و هدف آموزش زبان باعث شده که مقامه نویسان تاحدودی به انسجام و پیوستگی متنی و معنایی چندان توجهی نکنند، درمیان انبوه مقامات برخی ها از چنان انسجامی برخوردارند که با آثار روایی منسجم و درهم تنیده معاصر برابر هستند یکی از انها مقاممه مضیریه بدیع الزمان همدانی است که دراین نوشتار می کوشیم در پرتو نظریه هلیدی و نظریه تکمیلی رقیه حسن ،عواملم انسجام از قبیل دستوری واژگانی و پیوندی به همراه سایر ویژگی های هماهنگی انسجامی مانند زنجیره ها و تعامل بین زنجیره ها باعث انسجام اجزای این مقامه شده اند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سید مهدی مسبوق
دانشیار زبان و ادبیات عربی،دانشگاه بوعلی سینا،همدان، ایران
شهرام دلشاد
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی،دانشگاه بوعلی سینا، همدان،ایران