بررسی تأثیر وابستگی صادرات و ساختار سازمانی در عملکرد و گرایش به بازار صادرات با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر تجربه صادرات و تلاطم محیطی

صادرات به عنوان یکی از سادهترین و در عین حال مهمترین فعالیت های بین المللی شدن شرکت ها از اهمیتی بالا در زمینه توسعهبازارهای هدف و افزایش سوددهی برخوردار است. موفقیت در بازارهای صادراتی وابسته به وجود شرایطی است که هم متأثر از توانمندی-های سازمانی و هم متأثر از شرایط محیطی بازار میباشد. یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر موفقیت صادراتی شرکتها وجود گرایشاتقوی در زمینه صادرات و تمرکز بر روی تخصیص منابع متنوع به امر صادرات می باشد. مطالعه حاضر بر مبنای اهمیت این متغیر بهبررسی رابطه وابستگی صادراتی و ساختارهای سازمانی با گرایش به بازار صادراتی و نقش این گرایش در توسعه عملکرد صادراتیمیپردازد. از آنجایی که تجربیات شرکتها نقش عمدهای در عملکرد آنها داشته و محیط بازار به عنوان عاملی پرقدرت اثرگذار برچیدمان استراتژیهای سازمانی است، در این مطالعه نقش های تعدیلگر این دو متغیر نیز بررسی میگردد. این تحقیق براساس هدفکاربردی و براساس ماهیت گردآوری دادهها توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از مدیران و کارشناسانشرکتهای کوچک و متوسط استان تهران در حوزه صنایع غذایی بوده و نمونه آماری مورد استفاده متشکل از 127 تن می باشد. داده هایمورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه توزیع شده در میان این افراد جمع آوری گردیده و با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاریو نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر مبنای اهداف پژوهشی، پژوهش حاضر متشکل از هفت فرضیه می باشد که نتایج معناداری چهار فرضیه را تأیید نمودند. به بیان دیگر، در شرکتهای کوچک و متوسط، متغیرهای وابستگی صادرات و ساختار سازمانیدارای رابطه معنادار و مثبت با گرایش به بازار صادرات میباشند. همچنین، متغیر تلاطم محیطی دارای نقش تعدیل گر در رابطه میانساختار سازمانی و گرایش به بازار صادرات میباشد. نهایتاً گرایش به بازار صادرات دارای رابطه مثبتی با عملکرد صادرات می باشد.

کلیدواژه ها:

عملکرد صادارتی ، گرایش به بازار صادرات ، ساختار سازمانی ، وابستگی صادراتی ، شرکتهای کوچک و متوسط