بررسی نقش حسابرس در تضاد نمایندگی و حاکمیت شرکتی

هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی و تضاد نمایندگی بر انتخاب حسابرس در شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشد. در همین راستا، چهار فرضیه تدوین گردید، که به منظور آزمون آنها نمونه ای متشکل از 421 شرکت درطی دوره زمانی 4831 تا 4832 انتخاب گردید. در این پژوهش به تبعیت از جنسن ) 4331 ( به منظور اندازه گیری تضاد نمایندگی از معیار جریانوجوه نقد استفاده کردیم و به منظور اندازه گیری کیفیت حسابرسی از اندازه موسسه حسابرسی استفاده کردیم. علاوه براین، از معیارهای دوگانگی مدیر عامل، اندازه هیأت مدیره، اعضای مستقل هیأت مدیره، مالکیت مدیریتی و مالکیت نهادی به عنوان سنجش حاکمیت شرکتی استفاده گردید. در نهایت به منظور تجزیه و تحلیل فرضیه ها از تکنیک رگرسیون لجستیک و داده های پنل )ترکیبی( استفاده گردید. یافته هایحاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد. که شرکت های با هزینه های نمایندگی بالا، صرف نظر از کیفیت حاکمیت شرکتی خودشان، تمایل دارند تا حسابرس با کیفیت بالایی را به کار گیرند. علاوه براین، نتایج نشان می دهد که زمانی که هزینه های نمایندگی ملایم است، شرکت های با مکانیسم های حاکمیت شرکتی داخلی بهتر، به دلیل سایر منافع حاصل از انتخاب حسابرس با کیفیت بالا، تمایل دارند تا حسابرس باکیفیت بالا را به کار گیرند. در نهایت یافته های پژوهش نشان می دهد که بین انتخاب حسابرس با کیفیت بالا و درصد سهام نگهداری شده توسط سرمایه گذاران نهادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد

کلیدواژه ها:

حاکمیت شرکتی ، تئوری نمایندگی ، انتخاب حسابرس ، کیفیت حسابرسی