بررسی مقایسه ای کمال گرایی و راهبردهای کنترل فکر در بین افراد مبتلا به OCD وافراد عادی

پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمال گرایی و راهبردهای کنترل فکر در افراد وسواس فکری عملی و افراد عادی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی )اعم از مذکر و مؤنث( مراجعه کننده به مراکز درمانی موجود در شهر تبریز تشکیل می دادند. در این راستا که در قالب طرح علٌی مقایسه ای انجام شد، تعداد 03 نفر ) 61 زن و 61 مرد( از بیماران وسواسی به صورت در دسترس از مراکز و کلینیک های روانپزشکی شهر تبریز انتخاب و با 03 نفر ) 61 زن و 61 مرد( از افراد سالم که از طریق اطلاعات دموگرافیک همتاسازی شده بودند، با استفاده از پرسشنامه کمال گرایی چند بعدی تهران ) 6031 6031 ( و پرسشنامه کنترل فکر )ولز و دیویس، 6991 ( مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره ( MANOVA ( و با نرم افزار SPSS نسخه 69 تحلیل شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که بین افراد مبتلا به اختلال OCD و افراد بهنجار در متغیرکمال گرایی و حافظه کوتاه مدت تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورتکه افراد دارای اختلال OCD کمال گرایی بیشتری داشتند. همچنین افراد دارای اختلال OCD حافظه ضعیفتری داشتند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بیماران مبتلا به OCD نسبت به افراد عادی کمال گراتر هستند و ازراهبردهای کنترل فکر ناکارآمد بیشتری استفاده می کنند. و اینکه کمال گرایی و راهبردهای کنترل فکر دو سازه شناختی هستند که ممکن است بر علائم OCD تأثیر گذاشته و موجب تشدید و تداوم این اختلال می شوند.

کلیدواژه ها:

اختلال وسواس فکری عملی ، کمال گرایی ، راهبردهای کنترل فکر