گذار نظام برنامه ریزی درسی ایران به سمت عدم تمرکز در طراحی و تدوین برنامه درسی با تأکید بر برنامه ریزی درسی مبتنی بر مدرسه .

سال انتشار: 1384
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 3,425

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONF002_020

تاریخ نمایه سازی: 4 آذر 1386

چکیده مقاله:

نظام طراحی، تدوین و اجرای برنامه های درسی دورة آموزش عمومی و متوسطة ایران با چالش ها و آسیب های زیادی، چه از نظر برداشت از مفهوم برنامه ی درسی و چه از نظر طراحی و تدوین برنامه ی درسی، روبه رو است . از مهمترین چالش ها و آسیب های این نظام، متمرکز بودن نظام طراحی و تدوین برنامه درسی و عدم انعطاف در برنامه های درسی است . برنامه های درسی کم توجه یا بی توجه به تفاوت های فردی و شناختی دانش آموزان، کم توجه به تفاوت های اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی، قومی، منطقه ای، کم توجه به تحولات علمی، آموزشی، فرهنگی در تراز جهانی، کم توجه یا بی توجه به رویکردهای نوین و تحولات حوزة برنامة درسی و انتظارات تازه از برنامه های درسی . این رکود در حالی است که تحولات ناشی از گسترش مردم سالاری، جهانی شدن ارتباطات و تحولات گسترده در حوزة فرهنگ و علوم در سطح جهانی، تحولات اجتماعی و اقتصادی در دهه های اخیر، تحولات مربوط به دانش تعلیم و تربیت و برنامه درسی، ورود و نفوذ والدین، انجمن ها، سازمان ها و نهادها با افکار و ایده های جدید، تردید در نتایج نظام ًهای آموزشی کاملا متمرکز با برنامه های درسی یکنواخت و از پیش تجویز شده را به همراه آورده است . بررسی پیشینة تحولات حوزة برنامة درسی در دهة 1990 بیانگر آن است که آخرین دهة تغییر مدرسه در قرن بیستم به صورت فزاینده ای از عدم تمرکز طرفداری کرده و آن را کلید حیات اصلاحات دانسته است و دهة 1980 توسط بعضی منتقدان، دورة شکست برنامه های درسی متمرکز در اندازه های بزرگ شناخته شده است . این برداشت تحول جویانة دهه های اخیر ناشی از ویژگی های ذاتی و ضعف های اساسی تمرکزگرایی در برنامه های درسی طراحی و تدوین شده برای معلمان و ضدنفوذ بودن آنها بوده است . تمرکز زدایی در کار طراحی و تدوین برنامه درسی، به بهبود کیفی مدرسه، تشریک مساعی معلمان، جاذب تر شدن محل کار برای معلمان، ارتقای درجه تخصصی و جلوگیری از فرسودگی شغلی، توجه بیشتر به بافت آموزشی و نیازهای فراگیران و تقویت نوآوری های ریشه دار و بومی کمک می کند و انواع تفاوت ها و گوناگونی های موجود را مورد توجه قرار می دهد . گذار نظام برنامه ریزی درسی ایران به سمت عدم تمرکز در طراحی و تدوین برنامه های درسی و با تأکید بر برنامه ریزی درسی مبتنی بر مدرسه که به واقع نوعی فلسفه ی عمل در سطح مفهومی و ادراکی نیز هست، امری حتمی است . اما فرایند تغییر به سمت تمرکززدایی در نگاهی نوین، تحولی تدریجی است و نه خطی و یک فرایند است نه یک اتفاق . لذا آشکار است که اصلاحات از نوع آزادسازی، تمرکززدایی و ایجاد انعطاف نمی تواند نامحدود باشد و با موانع و محدودیت هایی روبهروست که از مهمترین آنها به ادراکات معلمان، سطح تخصصی و توانایی آنها در استفاده از پژوهش و برنامه ریزی برمی گردد . در عین حال، برنامه های درسی می باید درجاتی از وحدت و هماهنگی ملی را نیز به همراه داشته باشد . لذا آن راهبردهای اجرایی که تلفیقی از راهبردهای از پایین به بالا را با راهبرهای از بالا به پایین مورد توجه قرار می دهند، از اثربخشی بیشتری برای حرکت به سوی تمرکز زدایی برخوردارند

کلیدواژه ها:

تمرکزگرایی ، تمرکز زدایی ، برنامه ریزی درسی ، طراحی و تدوین برنامه های درسی ، نظام آموزشی ، برنامه ریزی درسی مبتنی بر مدرسه

نویسندگان

نادر سلسبیلی

پژوهشکده تعلیم و تربیت

حسن شرفی

پژوهشکده تعلیم و تربیت

سیدمحمدحسین حسینی

پژوهشکده تعلیم و تربیت