بررسی رابطه هوش معنوی بروفاداری کارکنان واساتید دانشگاههای شهر رفسنجان

هوش معنوی به عنوان عاملی اثرگذار بررفتار فردی، اجتماعی وبه تبع آن رفتارسازمانی، طی سال های اخیر درادبیات سازمان ومدیریت مطرح شده است هوش معنوی، توانایی به کارگیری وبروزمنابع، ارزش ها وکیفیت های معنوی است، به گونه ای که بتواند کارکرد روزانه وآسایش (سلامت جسمی وروحی) راارتقا دهدکه این موضوع برای کارکنان یک سازمان نیزصادق است. ازسوی دیگروفاداری سازمان نیز به معنای میزان تعهدی است که مشتری به آن سازمان داشته وموجب بالارفتن اثربخشی و تضمینی برکیفت ارائه تولید و خدمات است لذاباتوجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضرباهدف بررسی رابطه هوش معنوی ووفاداری سازمانی انجام گرفته است. براین اساس ضمن مرورادبیات نظری، متغییرهای مربوط ومقیاس سنجش آنها ، چارچوپ کلی مطالعه شکل گرفت .نمونه مورد مطالعه دراین تحقیق رااساتید وکارکنان پنج دانشگاه تشکیل می دهد. جهت جمع آوری داده های سنجش هوش معنوی ازمدل کینگ (2008) وجهت سنجش وفاداری کارکنان از مدل یانگ ( 2013) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادکه بین هوش معنوی ووفاداری کارکنان همبستگی مثبت و معنی داری به میزان 658/. وجوددارد.

کلیدواژه ها:

هوش معنوی ، وفاداری کارکنان