نگرشی انتقادی برمقدمه تحقیقات تالش ودیلم
محل انتشار: همایش ملی تالش شناسی
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 898
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
BASTAN01_001
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1394
چکیده مقاله:
با تاکید بر نزدیکی تالش و دیلم - حتی ازلحاظ لغوی، مروری خواهیم داشت برپیشینه تاریخی کل این منطقه ومناطق همجواربراساس تحقیقات بااستانشاسی ومطالعات انسانشناختی و روایاتی که ازگذشتگان بجا مانده است ؛ ... استفاده ازنام طالش را درطالقان- که قان وقون پسوندهای مکانی است- مثل برقان، سولقون- می توانیم ببینیم. تیل تالش و دیل دیلم؛ تولاب، دولاب، دیلم و تولم ، تارم- طارم - و تیرم وبسیاری ازموارد دیگر که می توانند نشان ازکاربرد اسامی مشترکی درگذشته های دور داشته باشند؛ که میان این ت و د یک thانگلیسی فاصله است- که زبانی است با ریشه ای مشترک هندواروپایی... وهمچنین ل و ر . (مبحث زبانشناسی کاروند)... ... که ما نمی توانیم گذشته این منطقه را ازمناطق همجوار، جدا سازیم. باتمام فاصله هایی که میان این مردم باهمسایگان ؛ ازآذربایجان وقفقازو اران، تا گیلان ورودبار ودیلمان واشکورات والموت وطالقان- حتی تا ری- وکلاردشت و کجور و... ایجاد شده، نمی شود این فرهنگ را جدا فرض کرده و جداگانه مورد مطالعه قرارداد... ... با نگاهی موشکافانه ، به نمایی هرچند بظاهر متفاوت ولی متحد برمیخوریم که خبراز ارتباط تنگاتنگ وبسیارنزدیک این تمدن ها باهم را دارد.تاریخ این منطقه هم،جدا ازهم نیست؛ ما هنوزنمی دانیم «کادوسیان» چه کسانی بودندودقیقا درکدام قسمت مسکن داشتند. همچنین آماردها،مادها، اورارتوها وکاسی ها و...- طوایف آریایی که درمرحله اول وارد این سرزمین شدند چه کسانی بودند؟ وآنانکه بعدها پای دراین خاک نهادند،و آنان که بعدترها...- بومیان این منطقه چه کسانی بودند؟ چه چیزی باعث شده که اصلا ما ایشان را جدا ازهم فرض کنیم؟. ... فردوسی در شاهنامه از کاتوزیان به عنوان روحانیونی یاد می کند که جمشید فرمود تا به کوه ها و مغاره ها بروند و به عبادت و کسب علم مشغول باشند- نکته قابل تامل در گفته فردوسی این است که کاتوزیان را،نه به عنوان یک قوم بلکه به عنوان گروهی از بزرگان دین معرفی می نماید . خلاصه ای بود از نکات مهم این مقاله، باتأکید بر نزدیکی تالش ودیلم،که گذشته های دور این منطقه را مرور می کند .البته دراین نوشته تمرکز برتمدن تالش و تعمیم آن به سایر تمدن های مطالعه شده منطقه باپرهیز ازگزافه گویی است. بارخصت ازاساتید بزرگواری- که ازراه دور و ازطریق آثار و نوشته ها، بابسیاری ازایشان- افتخار آشنایی را دارم.که این مجال،ابراز ارادتی است از یک شاگرد قدیمی وبازیگوش.
کلیدواژه ها:
نویسندگان