چگونه محال، ممکن شد

بالاخره با چالش شدیدی که شرکت در آن قرار داشت مقابله گردید و با انتخاب یک راه حل، بخش عمده ئی از مشکلات از سر راه برداشته شد . دست و پنجه نرم کردن با این مسئله در درازمدت قوه و بنیه شرکت را تحلیل داده بود به نحوی که روزمرگی و اداره آن بصورت یومیه به یک عادت داشت تبدیل می شد و نهایتاً به یک فرهنگ سازمانی مبدل می گشت . ادامه روند و قرص و قطور گشتن مشکل قطعاً در آینده نه چندان دور شرکت را با یک بحران جدی مواجه می ساخت . بررسی های همه جانبه و در یک عبارت روانشناسانه و فنی، انجام اقدامات فرهنگی و فضاسازی را در اولویت قرار می داد و گام دوم انتخاب طرح و پیش نیازهای آن را بعنوان اولویت بعدی در دستور کار قرار می داد و در مرحله سوم اجرای طرح و سپس ارزیابی و بازخورد آن بعنوان نکات کلیدی و حائز اهمیت بشمار می آمد . انجام مجموعه اقدامات گفته شده بصورت هماهنگ و لحاظ نمودن کلیه حواشی مسئله می توانست شرکت را از چالش بزرگ و مهم نجات دهد و مسیر حرکت را در جهت انجام تعهدات اساسی و مورد انتظار جامعه تصحیح و اصلاح نماید .