حسابرسی عملکرد و تاثیرآن برافزایش کارایی و پاسخگویی دولت و مدیریت بخش عمومی

سیستم اقتصادی یک کشور به میزان قابل توجهی به تصمیم گیریهای مدیریت در واحدهای اقتصادی بستگی دارد و این تصمیم گیریها نقش تعیین کننده ای در میزان درآمدهای اقتصادی و ثمر بخش بودن فعالیتهای تعیین شده و استفاده بهینه از امکانات تولیدی و خدماتی موسسات انتفاعی و غیر انتفاعی کشور دارند.حسابرسی عملکرد یک ابزار مفید برای اصلاح این سیستم ها و هدایت سازمان به سوی اهداف آن است و در کشور هایی که مدیریت بخش اعظم منابع اقتصادی بر عهده دولت است و کیفیت مدیریت آن در سرنوشت ملت نقش اساسی دارد، نقش تعیین کننده ای ایفا می کند.نوآوری در مدیریت بخش عمومی در عصر حاضر به سرعت در سراسر جهان در حال گردش می باشد و در دو دهه اخیر اکثر کشور های غربی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، تغییرات اساسی در بخش های عمومی خود را مشاهده کرده اند و این در حالی است که ایالات متحده غربی این تغییرات را پذیرفته اند و فواید ومزایایی را به دلیل درونی سازی خوب ویژگیهای سیستم اجرایی و اداری وحمایت از توسعه موازی تفکرات معقول بدست آورده اند اما در سایر کشورها به دلیل ضعف سیستم اجرایی ،کمبود هنجارهای قابل قبول رفتاری و قطع ارتباط بین اصول اجرایی جدید وارزش های متداول جامعه برخورد می کند.بحرانهای مالی دولتها، روشهای نا مرغوب و نا مناسب تهیه خدمات، تغییرات در توقعات همگان، عدم پاسخگویی، فساد ورشوه خواری به ایجاد مدل جدید مدیریت بخش عمومی کمک می نماید. مدل جدید مدیریت عمومی، انتقال قدرت واختیارات ، تمرکز روی مشتری و مکانیزم های بهترو پاسخگویی بهتر را متضمن شده است. این مقاله در جستجوی مدلی برای حسابرسی عملکرد و جایگاهی در مدیریت مالی در بخش عمومی است

کلیدواژه ها:

حسابرسی ، حسابرسی عملکرد ، مدیریت بخش عمومی ، پاسخگویی