سیر تطور واژه «ادب» «با تأکید بر سه قرن اول هجری»
سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 698
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PLL-8-18_001
تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1393
چکیده مقاله:
؛«ادب» در عرف عربی جاهلی عادات و رسوم نیکو به شمار می رفته که چنین تفکری از میراث گذشته به یادگار مانده است. از آنجایی که تعلیم و تربیت دارای اهمیت بوده لذا کلمه ادب برای جامع معارف (به غیر معارف دینی) مورد استفاده قرار می گرفته ولی لفظ تأدیب و تعلیم مترادف یکدیگر به کار می رفته است. پس از اسلام معنی ادب با همان مفاهیم قبلی متداول بوده است. آمیزش عربها با اقوام دیگر خاصه در سه قرن اول هجری سبب می شود تا حوزظ معنی ادب گسترش یافته و بر انواع علوم و فنون از جمله صنایع، ورزش ها و پیشه ها اطلاق گردد. نیز در سه قرن اول هجری «ادب» در معنای نکته های ظریف، بدیع، لطیفه ها، نادره ها بکار می رفته و کسی را که با موارد یاد شده آشنا بوده، ادیب می خواندند. در اواخر قرن سوم به تدریج ادب به معنی لغت، مصطلح می شود. در قرن پنجم و ششم این واژه برای مفاهیم صرف و نحو و بیان متداول می گردد. مفهوم دگرگونی های واژه ادب در طی قرون متمادی با سرگذشت اجتماعی اقوام همراه بوده است. در زبان فارسی هم بر اساس متوننظم و نثر این واژه در معانی نزاکت، رفتار پسندیده و نیکو و نیز در معنی «علم ادب» از جمله صرف، نحو، لغت و ... مورد توجه قرار گرفت.
نویسندگان
اسماعیل آذر
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی