بررسی مدلی از رابطه تعهد مذهبی و آرام ذهنی با میانجی گری ابعاد حمایت مذهبی و تعدیل گری حرمت نفس مرتبط به خدادوستی در دانشجویان دانشگاه بین المللی جامعه
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 52
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ESCONF08_057
تاریخ نمایه سازی: 10 آبان 1404
چکیده مقاله:
انچه به عنوان مفهوم مذهب از آن یاد می شود، تفکر، احساس و رفتار یک شخص بنا بر باورهای عقیدتی مورد تایید یک مجموعه مذهبی را در بر می گیرد. تعهد مذهبی نشان می دهد که میزان زمان صرف شده در فعالیت های سازمانی مذهبی و اهمیت باورهای مذهبی که در زندگی روزانه بین فردی و فرافردی انسان دخیل هستند. مطالعات گذشته نشان داده اند که مذهب با کارکردهای روانشناسی مثبت و پیامدهای سلامتی در ارتباط است. همچنین مشخص شده است که تعهد مذهبی رابطه مثبت و معناداری با بهزیستی ذهنی، هیجانی، روانشناختی و اجتماعی دارد. سازه جدیدی که توسط لی و همکاران برای توصیف بهزیستی عاطفی به کار برده شده، آرامش ذهنی است. آرامش ذهنی توسط حالات عاطفی آرامش و هماهنگی درونی مشخص می شود. آرامش درونی حالات خلقی مثبت و پایینی چون صلح، آرامش و امنیت را در بر می گیرد، در حالی که هماهنگی درونی حالات ذهنی تعادل و هماهنگی را شامل می شود. نظریه گسترش و ساخت مطرح کرده است که حالات عاطفی مثبت با ایجاد طیف گسترده ای از پیش آمادگی های رفتاری-فکری، افراد را قادر می سازد تا منابع روانشناختی کارکردی را اکتساب کنند. افرادی که عاطفه مثبت را تجربه می کنند، احتمالا طیف گسترده ای از پیامدهای سازگارانه را تجربه می کنند. ادبیات پژوهشی گذشته نشان داده است که آرامش ذهنی با شماری از پیامدهای شغلی و تحصیلی، رابطه ای مثبت و با اضطراب و افسردگی، رابطه ای منفی دارد. از این رو بررسی آرامش ذهنی و مکانیزم های پیش بین آن دارای اهمیت هستند. پژوهش حاضر در وهله نخست قصد دارد تاثیر تعهد مذهبی را بر آرامش ذهنی به عنوان سازه ای که کمتر در تحقیقات از آن بحث شده، بسنجد. در وهله دوم ما فکر می کنیم که در نظر گرفتن یک مکانیزم میانجی در این رابطه می تواند به تبیین بهتر آن کمک کند. تحقیقات گذشته نیز نشان داده اند که تاثیر مذهب بر سلامت ذهنی و بهزیستی از طریق متغیرهای میانجی اتفاق می افتد. برای مثال دنگیت از تحقیقاتی نام می برد که به میانجی گرهای دیگری از جمله رفتارهای بهداشتی، religious commitment، religious support، god-love related self-worth، peace of mind، وابستگی خودارزشمندی افراد را حمایت و پذیرش از سوی مردمی میدانند که فرد با آنها تعامل می کند. بنابراین، فرضیه آخر پژوهش حاضر این است که حرمت نفس وابسته به خدادوستی می تواند یک متغیر تعدیل کننده در رابطه تعهد مذهبی و حمایت مذهبی باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سیمین زغیبی قناد
دکتری روانشناسی تربیتی فارغ التحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز، عضو پیمانی آموزش و پرورش دزفول
سارا پارسا
کارشناسی ارشد روانشناسی فارغ التحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز
سیروس عالیپور
هیات علمی رشته روانشناسی تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز
طیبه فاطمینیک
کارشناسی ارشد مشاوره فارغ التحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز
زهرا رجبی خواه
کارشناسی طراحی دوخت عضو پیمانی آموزش و پرورش دزفول