پایه های فلسفی نظریه فطرت

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 27

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IPT-57-2_002

تاریخ نمایه سازی: 30 مهر 1404

چکیده مقاله:

ی از مباحث مهم در حوزه دین شناسی، مسئله فطرت است. براساس این آموزه، حقیقت انسان، دارای ساختار آفرینش خاصی است و از آغاز خلقت خویش، از میل و شعوری خاص نسبت به حقایق نظری و اخلاقی برخوردار است و بر پایه همین زمینه اولیه، در معرض تعلیم و تربیت قرار می گیرد. حال، پرسش این است که آیا این نظریه را می توان با استناد به برخی مبانی فلسفی، اثبات و موجه نمود یا نه؟ پاسخ اجمالی این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به این پرسش دشوار به این صورت است که به نظر می رسد با استفاده از برخی قواعد و مباحث فلسفی، مثل مسبوقیت هر حادث زمانی و تعلم به استعداد و زمینه قبلی، و تشکیک وجود، و نفخه الهی انگاشتن نفس انسان می توان نظریه فطرت را اثبات و موجه نمود. طبق این مبانی، هویت انسان دارای زمینه قبلی مناسب برای مواجهه و پذیرش حقایق دینی است و آن زمینه، طبق تشکیک وجود، از شوق و شعور متناسب با مرتبه وجودی خود بهره مند است و به عنوان نفخه الهی از رنگ و محتوای خاصی برخوردار است. بنابراین انسان با آن زمینه و ساختار، در معرض تعلیم و تربیت قرار گرفته و مورد خطاب انبیای الهی قرار می گیرد.

نویسندگان

منصور ایمانپور

دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان