طراحی و اعتباریابی مدل هوش عاطفی مدیران آموزش و پرورش لرستان

امروزه بسیاری از مدارس و سازمانهای آموزشی دستخوش تغییرند و هرگونه تغییر نیازمند کارکنان و مدیرانی است که انطباق پذیر بوده و با تغییرات سازگار. شوند در این میان تعامل اجتماعی و استفاده از هوش عاطفی و هیجانی به شیوههای شایسته و ثمربخش برای بیشتر مدیران و رهبران آموزشی به عنوان عنصر کلیدی در مدیریت تغییرات سازمانی اهمیت فزایندهای دارد. در پژوهش حاضر از روش کمی استفاده شده است و از روش پیمایش برای تعیین اعتبار الگو استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران آموزش و پرورش استان لرستان میباشد که به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. در بخش اعتباریابی الگو از پیمایش نظر متخصصان با آماره های توصیفی شاخص درجه توافق کلی بین متخصصان (IRA) و شاخصهای روایی محتوا (S-CVI و I-CVI) استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده شامل SPSS و LISREL بود. یافتههای پژوهش برای سوال اول نشان داد که ترتیب و توالی مدل هوش عاطفی به این صورت است که در اولین گام انگیزش قرار دارد و به ترتیب در گامهای بعدی مولفههای خودآگاهی دگر آگاهی، انطباق پذیری، مهارت ارتباطی و مهارت اجتماعی قرار دارد. یافتههای پژوهش برای سوال دوم نشان داد که که میانگین همه معیارها به غیر از معیار قابلیت اجرا و معیار نوآوری بالای ۴ میباشد که منجر به CVI بالای ۰/۸۰ شده است که بخاطر بالا بودن از نمره ۰/۷۹ مورد تایید باشد. یافته ها برای سوال سوم نشان داد که مدل هوش عاطفی پیشنهادی در این پژوهش قابلیت کاربرد در دنیای واقعی را نیز دارد. برای آزمایش چنین ادعایی مدل پیشنهادی حاضر در قالب یک پژوهش آزمایشی در اختیار مدیران آموزش و پرورش استان لرستان قرار گرفت و نتایج نشان داد که مدل هوش عاطفی مدیران آموزش و پرورش بر عملکرد شغلی مدیران آموزش و پرورش تاثیر دارد.

کلیدواژه ها:

هوش عاطفی ، مدیران آموزش و پرورش ، اعتباریابی