آینده پژوهی نقش ذینفعان آموزش و یادگیری در فضاهای خارج از مدرسه مبتنی بر برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
تاریخ نمایه سازی: 13 مهر 1404
چکیده مقاله:
هدف و مقدمه: مشارکت فرآیندی است که ذینفعان را در آن حوزه توانمند و بسیج می کند. هدف از این پژوهش بررسی نقش ذینفعان در آموزش و یادگیری در فضاهای خارج از مدرسه بر اساس برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین است. یکی از اهداف اساسی آموزش در مدارس این است که برنامه های درسی با نیازهای زندگی دانش آموزان هماهنگ باشد تا بتوانند آموخته های خود را در جامعه به کار گیرند. اما به نظر می رسد در حال حاضر، ذینفعان آموزشی مانند خانواده ها، مدارس و سایر نهادهای فرهنگی در ایجاد و توسعه چنین راهبردهایی در کودکان و نوجوانان چندان موفق نبوده اند. در سال های اخیر و با توجه به رشد و دامنه تغییرات در روش های آموزشی، تطبیق محیط یادگیری با نیازهای دانش آموزان بیش از پیش مورد توجه متخصصان این حوزه قرار گرفته است. بر اساس سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران برای سال ۱۴۰۴، فضاها و مراکز آموزشی و پرورشی، زمینه ساز تحقق اهداف و برنامه های نظام آموزش رسمی عمومی و برآورده کردن نیازهای فردی و جمعی دانش آموزان، مطابق با استانداردهای بین المللی و مجهز به تجهیزات و فناوری های بومی مدرن برای یادگیری هستند. در روانشناسی، فضاهای آموزشی باز به عنوان بستری برای آزادسازی انرژی و کسب مهارت های زندگی در نظر گرفته می شوند. مطالعات نشان می دهد که طراحی فضاهای آموزشی باز و روباز می تواند رشد و توسعه در یادگیری را ارتقا دهد. بنابراین، توجه به سایر فضاهای آموزشی، از جمله فضاهای سبز و استفاده از طبیعت، فضاهای اجتماعی، فضاهای ورزشی، فضاهای تجاری و فضای مجازی، می تواند تاثیرات مثبتی بر یادگیری دانش آموزان داشته باشد. در نتیجه، یکی از وظایف مدارس، ایجاد تعامل و پر کردن هدفمند وقت دانش آموزان با استفاده از فضاهای پشتیبانی آموزشی خارج از مدرسه در کنار کلاس های درس است. وجود و استفاده از این فضاهای پشتیبانی آموزشی به تعمیق و تسهیل یادگیری کمک می کند و از آنجا که آموزش به صورت غیرمستقیم، داوطلبانه و به شیوه ای تشویقی و جالب برای دانش آموز انجام می شود، باعث ایجاد روحیه ای شاد و رفع خستگی و افسردگی دانش آموز می شود.جان دیویی (۲۰۱۰) از اولین متفکرانی بود که بر لزوم یادگیری در فضاهای خارج از مدرسه تاکید کرد و کوهن رویکردی جامعه شناختی به یادگیری ارائه داد. به طور کلی، آموزش عمومی رسمی و اجباری در اکثر نقاط جهان استاندارد است و اکثر جوامع در آموزش جوانان به عنوان شهروندان و کارگران آینده خود سرمایه گذاری می کنند. با این حال، آموزش در مدرسه تنها معیار یادگیری نیست و می توان چیزهای بسیار بیشتری را در خارج از مدرسه نسبت به دانش رسمی و مباحث تدریس شده در مدرسه آموخت. و آنچه در این زمینه اهمیت دارد، افزایش سطح مشارکت خانواده در فعالیت های آموزشی و تربیتی مدرسه، برگزاری دوره های آموزشی موثر در خارج از مدرسه با توجه به نیازهای دانش آموزان، ارائه خدمات مشاوره ای به خانواده ها برای همسوسازی اهداف و روش های آموزشی خانواده و مدرسه (سند تحول بنیادین، هدف ۴، راهبرد ۴) و افزایش نقش مدرسه به عنوان یکی از مراکز پیشرفت محلی، به ویژه در ابعاد فرهنگی-اجتماعی (سند تحول بنیادین، هدف ۷) است.
روش شناسی: در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده های آماری توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS استفاده شد. داده های آماری در سطح توصیفی با استفاده از ویژگی های آماری مانند فراوانی، میانگین و انحراف معیار تجزیه و تحلیل شدند. در تحلیل آماری توصیفی، محقق با استفاده از شاخص های آماری توصیفی، داده های جمع آوری شده را خلاصه و طبقه بندی می کند. پس از تجزیه و تحلیل نتایج پرسشنامه در نرم افزار SPSS، مولفه های موثر بر اساس درجه اهمیت داده ها انتخاب شدند و در مرحله بعد، با تشکیل پنل خبرگان، این مولفه ها مجددا بررسی شدند و از نرم افزار MACTOR برای تعیین اثربخشی و کارایی مولفه ها و شناسایی ذینفعان استفاده شد و سناریوهای مناسب به دست آمد. همچنین برای تحلیل نقش ذینفعان از نرم افزار MACTOR استفاده شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که دانش آموزان به عنوان یکی از ذینفعان اصلی و تاثیرگذار در تصمیم گیری ها، در کنار شورای عالی آموزش و پرورش، سازمان آموزش و پرورش، مدارس و مدیران، سند تحول بنیادین و کتب درسی به عنوان ذینفعان تاثیرگذار و تاثیرگذار و همچنین خانواده های دانش آموزان به عنوان ذینفعان تاثیرگذار شناسایی شدند.
بحث و نتیجه گیری: در تدوین سناریوهای مناسب، نقش ذینفعان با رویکرد یادگیری خارج از مدرسه مطابق با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، می توان نتیجه گرفت که تحول و نوآوری در آموزش و پرورش متناسب با جهت گیری های مطلوب و تحولات محیطی، انعطاف پذیری و به روزرسانی قوانین و مقررات، ارتقای کیفیت فرآیند یاددهی-یادگیری با تکیه بر فناوری های نوین، توسعه و بهبود مستمر کیفیت نظام مدیریت و رهبری آموزشی در نظام آموزش رسمی و عمومی با تغییر محتوای کتب درسی و تصویب فضاهای یادگیری خارج از مدرسه به عنوان محتوای تکمیلی دروس و گنجاندن این برنامه در برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین و اعطای اختیار به مدیران مدارس برای برنامه ریزی در قالب یک برنامه ویژه مدرسه برای آموزش در فضاهای خارج از مدرسه برای رشد و بهبود مهارت های فردی و اجتماعی، مسئولیت پذیری و ایده پردازی و توسعه کارآفرینی نقش بسزایی دارند. از آنجا که برنامه ریزی و سیاست گذاری برنامه های آموزشی توسط بزرگسالان تدوین می شود، بهتر است به نیازها و آرمان های ذینفعان و کنشگران اصلی، یعنی دانش آموزان، و سپس خواسته های خانواده های آنها توجه بیشتری شود و آنها در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی درسی مشارکت داده شوند
کلیدواژه ها:
نویسندگان
دانشجوی دکتری، گروه مدیریت آموزشی، واحد بین الملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران
استاد گروه مدیریت، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
استادیار گروه مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
استادیار گروه مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران