جایگاه مصالح عالیه کودک در مشروعیت ولایت و تصمیمات حمایتی در فقه امامیه و حقوق موضوعه
محل انتشار: سومین کنفرانس بین المللی حقوق کودک
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 22
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICCR03_175
تاریخ نمایه سازی: 22 تیر 1404
چکیده مقاله:
رعایت مصالح عالیه کودک از جمله اصول بنیادین در نظام های حقوقی معاصر به شمار می رود که در اسناد بین المللی، قوانین ملی و نیز فقه اسلامی جایگاه ویژه ای یافته است. از آنجا که مفهوم ولایت در فقه اسلامی صرفا به معنای سلطه و تصرف نیست، بلکه مشتمل بر دو بعد قرب و رعایت مصلحت مولی علیه است، اصل مصلحت به عنوان مبنای مشروعیت ولایت و سرپرستی بر کودک شناخته می شود. این اصل، علاوه بر انعکاس در کنوانسیون حقوق کودک و سایر اسناد بین المللی و منطقه ای، در منابع فقهی امامیه، روایات اهل بیت علیهم السالم و قوانین موضوعه جمهوری اسلامی ایران نیز از پشتوانه ای غنی و ریشه دار برخوردار است. با وجود این، چیستی مصلحت و غبطه، جایگاه دقیق آن ها در نظام حقوقی و فقهی، و معیار معتبر برای تشخیص آن ها، علی رغم تالش هایی که در این زمینه صورت گرفته است، هنوز به صورت مبسوط و منسجم در ادبیات فقهی و حقوقی تبیین نشده است؛ امری که خال نظری و عملی قابل توجهی در حوزه تصمیم گیری های حمایتی نسبت به کودک پدید آورده است. فقهایی چون مرحوم ابن ادریس، نراقی و مقدس اردبیلی، رعایت مصلحت و منافع کودک را نه یک حکم فرعی، بلکه اصلی از اصول مذهب دانسته اند. در قانون گذاری مدرن نیز از جمله در قوانین مدنی، قانون حمایت از خانواده و قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، مصلحت کودک به عنوان مالک تشخیص مشروعیت تصمیمات ولی یا مقام قضایی به رسمیت شناخته شده است. این مقاله با روش توصیفیتحلیلی و با رویکرد تطبیقی میان منابع فقهی، حقوقی و بین المللی، در پی تبیین جایگاه مصالح عالیه کودک به مثابه شرط
کلیدواژه ها:
نویسندگان