جایگاه ورزش در اعمال و مقابله با جنگ نرم

جنگ نرم، از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی واجتماعی است. آمریکایی ها با استفاده از این نوع جنگ، تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظرشدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد، در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم وابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم، مشروعیت زدایی گردید و از طریق جنبش های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرتسیاسی جابجا شد. نقطه هدف جنگ نرم، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای فرهنگی می باشد که در یک فضایی آرام و بدون تنش، می توان با ایجاد ذائقه هایی خاص، به سوگیری فرهنگی مبادرت ورزید. این نوعجنگ در تمامی حوزه ها قابلیت رسوخ و نفوذ را داراست. عرصه فعالیت های حرکتی و ورزشی بدلیل ماهیت رفتاری و سطوح ارتباطی که دارد می تواند، میدان تاخت و تاز جنگ نرم باشد و اتفاقا از جمله سیبل هایی کهدر شرایط کنونی، هر چه بیشتر مورد هدف قرار دارد، تربیت بدنی و ورزش است. چرا که مقوله های فرهنگ و ورزش، ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ داشته و اصولا نسبت به هم، خاصیت هم پوشانی را دارند و از همه مهمتر این که، از اقبال بسیار خوبی هم برخوردار هستند. در این راستا هوشمندی و درایت دست اندرکاران، موجب خواهد شد که همیشه ورزش پالایشی از باورهای مورد احترام نظام را تجربه نموده و ارزش در این حوزه بر اساس مبانی دینی و فقهی به منصحه ظهور برسد و در نهایت این که مورد هجوم استراتژی جنگ نرم قرار نگیرد

کلیدواژه ها:

جنگ نرم ، ورزش و فرهنگ