شناسایی علل به کارنگرفتن آگاهانه شایستگی ها توسط کارکنان در سازمان های دولتی (مورد مطالعه :کارکنان علوم پزشکی قم)

سازمان ها در تلاشند که کارکنان با شایستگی های مناسب و متناسب با نیازهای سازمان را جذب و توسعه دهند. اما گاهی مشاهده می شوند این کارکنان علی رغم اینکه شایستگی های مورد نیاز سازمان را دارند، به طور آگاهانه از به کارگیری آن در جهت تحقق اهداف شغلی و سازمانی سر باز می دارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر شناسایی علل به کارنگرفتن شایستگی ها به طور آگاهانه توسط کارکنان است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به صورت کیفی اجرا شد. جامعه پژوهش کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی قم بودند که تا حدی هم با منابع انسانی آشنا و در ارتباط باشند. نمونه ای شامل 16 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از روش تحلیل مضمون و کدگذاری استفاده شد. براساس نتایج، در مجموع، 31 علت به کارنگرفتن شایستگی ها به طور آگاهانه در میان کارکنان علوم پزشکی قم شناسایی شد که در هشت مضمون فرعی و دو مضمون اصلی قرار گرفت. مضمون اصلی علل سازمانی شامل شش مضمون فرعی علل مربوط به فرهنگ سازمانی (شامل طردشدگی در محیط کار، فضای سنگین برای اظهار نظر جوان ترها، فرهنگ کار نمادین، کاهش شان و منزلت کار، فرهنگ مادی گرایی)، علل مربوط به سیستم ارزیابی عملکرد (شامل عدم ارزیابی عملکرد مبتنی بر نتایج و عدم ارائه بازخورد متناسب به کم کاری)، علل مربوط به جبران خدمات (شامل عدم ارائه پاداش در ازای کار بهتر، پرداخت مبتنی بر زمان حضور، بی عدالتی در جبران خدمات، عدم تناسب میزان کار با دریافتی، و عدم قدردانی زبانی از کار بهتر)، علل مدیریتی (شامل سبک مدیریت دستوری، برخورد نامناسب مدیر کم تجربه، شایسته گریزبودن مدیر، رابطه منفی مدیر با کارکنان، مدیر کوتوله)، علل مربوط به شغل (شامل حجم بالای کار، نامشخص بودن وظایف شغلی، و عدم تناسب نیاز شغل با شایستگی)، ضعف توسعه منابع انسانی (شامل به روز نبودن شایستگی ها، و بی توجهی به رشد منابع انسانی) است. مضمون اصلی علل فردی شامل دو مضمون فرعی علل زمینه ای (شامل سابقه حضور در سازمان، مردبودن، و تجربه کاری) و علل رفتاری/ روان شناختی (شامل اشتیاق شغلی پایین، وجدان کاری پایین، تعهد کاری پایین، مسئولیت ناپذیری، انگیزه کاری پایین، و فقدان هم نوع دوستی) است.پژوهش حاضر تلاش کرده است که نشان دهد صرف وجود شایستگی ها در سازمان و در میان کارکنان کفایت نمی کند و به کارگیری این شایستگی ها برای بهبود عملکرد فردی و سازمانی اهمیت دارد. بنابراین سازمان ها باید با شناسایی علل به کارنگرفتن این شایستگی ها توسط کارکنان به مدیریت و رفع این علل کمک کنند.

کلیدواژه ها:

توانمندی ، دانش ، شایستگی ، شایسته سالاری ، مهارت.