تاثیر جنسیت معلمان بر میزان یادگیری و انگیزه دانش آموزان ابتدایی در محیط های اجتماعی و آموزشی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 42

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SREE-5-48_041

تاریخ نمایه سازی: 17 تیر 1404

چکیده مقاله:

هدف: در سال های ابتدایی تحصیل، معلمان نقشی فراتر از انتقال دانش ایفا می کنند و در شکل گیری شخصیت، انگیزه و نگرش تحصیلی دانش آموزان اثرگذار هستند. یکی از عواملی که می تواند کیفیت این تعامل را تحت تاثیر قرار دهد، جنسیت معلم است. کودکان در این سنین حساس، بیش از آن که صرفا از محتوا یاد بگیرند، از نوع رفتار، سبک ارتباطی و شیوه هدایت معلم تاثیر می پذیرند. در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، توزیع جنسیتی معلمان در مقطع ابتدایی نامتوازن است و این وضعیت ممکن است اثرات آموزشی و اجتماعی خاصی به دنبال داشته باشد. روش تحقیق: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر جنسیت معلمان (زن و مرد) بر انگیزش تحصیلی، عملکرد درسی، اعتمادبه نفس و رابطه اجتماعی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. این تحقیق از نوع توصیفی–تحلیلی و با رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) بوده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه های سوم تا ششم ابتدایی در چند مدرسه دولتی شهر مشهد بود. نمونه ای متشکل از ۲۰۰ دانش آموز (۱۰۰ نفر با معلمان زن و ۱۰۰ نفر با معلمان مرد) با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها، از ابزارهای متعددی استفاده شد: پرسش نامه استاندارد انگیزش تحصیلی والرند، آزمون های عملکرد تحصیلی، فرم ارزیابی اعتمادبه نفس تحصیلی، و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با گروهی از دانش آموزان، معلمان و والدین. داده های کمی با استفاده از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد و داده های کیفی با روش تحلیل مضمون بررسی گردید. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن بود که دانش آموزانی که تحت آموزش معلمان زن بودند، نمرات بالاتری در دروس زبان فارسی، علوم و دیکته کسب کردند. همچنین، این دانش آموزان انگیزه درونی بیشتری از خود نشان دادند، به ویژه در مولفه هایی همچون علاقه به یادگیری و پشتکار. از سوی دیگر، دانش آموزانی که معلمان مرد داشتند، بیشتر به انگیزه بیرونی (مانند نمره، پاداش یا تشویق) متکی بودند. این تفاوت ها در سطح آماری معنادار گزارش شد. همچنین مشخص شد که دانش آموزان دارای معلم هم جنس (پسر با معلم مرد، دختر با معلم زن) از سطح بالاتری از اعتمادبه نفس تحصیلی برخوردار بودند و احساس نزدیکی بیشتری با معلم داشتند. در مصاحبه ها، بسیاری از دانش آموزان، معلمان زن را با واژگانی نظیر «مهربان»، «صبور»، «دل سوز» و معلمان مرد را با عباراتی مثل «منظم»، «جدی» و «دقیق» توصیف کردند. معلمان زن زمان بیشتری را صرف گفتگو، تشویق و فعالیت های فوق برنامه کردند، در حالی که معلمان مرد اغلب برنامه های ساختارمندتری اجرا کردند. تحلیل های کیفی همچنین نشان داد که پسران در کلاس معلمان زن، بیشتر دچار حواس پرتی می شدند و نظم کمتری داشتند، در حالی که دختران در کلاس معلمان مرد، مشارکت کمتری در بحث ها داشتند و بیشتر دچار اضطراب شدند. این تفاوت ها نه به دلیل ضعف در توانمندی حرفه ای، بلکه ناشی از نحوه متفاوت تعاملات روانی-اجتماعی معلمان با دانش آموزان تفسیر می شود. نتیجه گیری: در نتیجه گیری، می توان گفت که جنسیت معلم به عنوان یکی از مولفه های فرهنگی، اجتماعی و روانی بر تجربه آموزشی دانش آموزان تاثیر مستقیم دارد. حضور متوازن معلمان زن و مرد در مدارس ابتدایی می تواند فرصت های متنوع تری برای رشد شخصیتی، یادگیری موثر، و الگوبرداری مثبت فراهم آورد. همچنین باید در برنامه ریزی های آموزشی و استخدامی، به جای تمرکز صرف بر جنسیت، بر قابلیت ها، مهارت های روانی، شیوه ارتباطی و نوع نگرش تربیتی معلمان توجه شود.

نویسندگان

مهلا مهدوی فر

کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه زاهدان

سمانه موحدی

کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه لرستان

مینا حاجی زاده

کارشناسی ارشد آموزش و پرورش ابتدایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد