روایت و تخیل اجتماعی در تاریخ نگاری عصر قاجار
محل انتشار: فصلنامه سیاست متعالیه، دوره: 12، شماره: 2
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 65
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SMP-12-2_006
تاریخ نمایه سازی: 11 خرداد 1404
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر بررسی روایت و تخیل اجتماعی در تاریخ نگاری عصر قاجار است. مساله بنیادین پژوهش حاضر آن است که چه عاملی سبب فهم های متفاوت و گاه متضاد از رویدادهای تاریخی می شود؟ به نظر می رسد پاسخ به این پرسش با تمرکز بر مفهوم/ نظریه «روایت» در اندیشه های هایدن وایت و پل ریکور قابل دسترس است. در این نظریه، تاریخ به منزله یک خاطره پالایش شده به نفع تولید یک گذشته جمعی بر پایه هویت جمعی در نظر گرفته می شود. لذا، خاطره، بیشتر به احساس جمعی از رویدادهای تاریخی مربوط است، تا واقعیت. روایت با دو کارکرد «برجسته سازی» برخی از رویدادها و «کم اهمیت شمردن» یا حتی حذف برخی دیگر، رابطه علی میان این رویدادها می سازد. بر این اساس می توان گفت که روایت مکانیسم تعیین ژانر اعم از تراژدی، پیروزی، حماسی و طنز برای تاریخ است. این موضوع وجه تسمیه تاریخ نگاری با وقایع نگاری به منزله ثبت رویدادها در تقویم تاریخ است. با عنایت به این چارچوب نظری دو روایت از تاریخ مدرن ایران قابل رهگیری است که یکی روایت انحطاط تاریخی ایران در تصور اجتماعی ایرانیان از دوره قاجار و دیگری روایت ثبات و شکل گیری دولت مدرن در همین دوره تاریخی است. هر یک از این روایت ها ارتباط علی متفاوتی میان رویدادها در این بازه زمانی برقرار می کنند که در نتیجه آن ژانر مختلفی از انحطاط و ثبات را برمی سازند. مثال بارز روایت نخست را می توان در اندیشه میرزای نائینی و شرح او از وضعیت تاریخی خویش دریافت. همچنین روایت دوم که در سال های اخیر برساخته شده را می توان در روایت های پژوهشگرانی چون عباس امانت و نغمه سهرابی جستجو کرد. پژوهش حاضر بر این فرض استوار است که این دو روایت با وساطت مکانیسم اصلی روایت که برجسته سازی و نادیده انگاری برخی از رویدادهای تاریخی -توامان با یکدیگر- است، برساخته شده و از یکدیگر متمایز می شوند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سیدرضا حسینی
دکتری، گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
منصور میراحمدی
استاد، گروه علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، و عضو انجمن مطالعات سیاسی حوزه، قم، ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :