بی شک، قرآن کریم افزون بر این که یک کتاب مقدس دینی است که در مقام هدایت بشر و تشریع راه و روش زندگی برتر است تا آدمی را به سعادت دنیا و آخرت رهنمون سازد، یک شاهکار ادبی نیز هستکه ضمن بهره گیری از فصیح ترین و بلیغ ترین اسلوب های بیانی عصر خود، این اسلوب ها را به کمال رسانده است. روشن است که فهم قرآن کریم و به عبارت دیگر فهم صحیح قرآن کریم در گرو آشنایی بهتر و بیشتربا اسلوب های ادبی رایج در عصر نزول است، یکی از اسلوب های ادبی که در قرآن به کار رفته است، اسلوب
کنایه است. نظر به اهمیت این عنصر بیانی در قرآن کریم و جایگاه آن در شیوه ارائه مقصود، این پژوهش باعنوان بررسی
ترجمه کنایه در
ترجمه های قرآنی (معزی،
آیتی و صفار زاده) تدوین شده است. در این نوشتار ضمن بیان روش
ترجمه کنایه، مصادیق
کنایه را از لابه لای کتب بلاغت و تفسیر استخراج نموده و درچالشی بی غرض به بررسی
ترجمه تعابیر کنایی در
ترجمه های این عزیزان پرداخته و نتایج حاصل از این پژوهش را در جداولی مخصوص ارائه نموده ایم. نتایج تحقیق) الف: در بسیاری از موارد مترجمان در انتقالساز و کار بلاغی زبان مبدا به لحاظ ویژگیهای زبان هدف، ناتوانند. ب:
کنایه در تمام زبانهای دنیا وجود داردولی
کنایه های زبان عربی با
کنایه های زبان فارسی عمدتاً مطابقت نمادین ندارند. بنابراین در صورت امکان،بهترین
ترجمه برای تعابیر کنایی،
ترجمه کنایی است تا ضمن انتقال تمام و کمال مفهوم مورد نظر به زبانمقصد دارای جاذبه های بلاغی نیز باشد. در غیر این صورت باید به
ترجمه معنایی روی آورد و حتی الامکان از
ترجمه تحت اللفظی اجتناب کرد. در همین راستا، تسلط و اشراف مترجم به بلاغت به عنوان یکی از علوم پیش نیاز
ترجمه و آشنایی وی با فرهنگ زبان مبدا و زبان مقصد ضروری به نظر می رسد.