گرایشات سیاسی صادق هدایت در نامه هایش با تکیه بر نظریه میشل فوکو

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 172

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP13_004

تاریخ نمایه سازی: 27 فروردین 1404

چکیده مقاله:

این مقاله به بررسی گرایشات سیاسی صادق هدایت در نامه های شخصی و مکاتبات ادبی و روزمره وی می پردازد. صادق هدایت، یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر ایران، در نامه هایش عالوهبر دغدغه های ادبی، به مسائل سیاسی و اجتماعی نیز اشارهای داشته است. تحلیل نامه های او به افرادی مانند شهید نورایی، انجوی شیرازی، مصطفی فرزاد و... نشان میدهد که هدایت، نارضایتی خود را از وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران در دوران حکومت پهلوی، بهویژه در البالی سخنان خود ابراز کرده است. این تفکرات سیاسی، گرچه در محوریت نامه ها قرار ندارند، اما بازتابی از نگاه انتقادی او نسبت به ساختارهای قدرت و ناکارآمدی حاکمیت در آن دوره هستند. این جستار، با روش توصیفی -تحلیلی، به آشکار ساختن ارتباط میان تفکرات سیاسی و ایدئولوژیک هدایت با نگرشهای ادبی و اجتماعی او می پردازد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که هدایت بهرغم انتقادهای شدید از وضعیت حاکم، از پیوستن به جریان های سیاسی مشخص خودداری کرده و به نوعی فردگرایی سیاسی و نگرشهای انسانی پایبند بوده است.

نویسندگان

ناهید احمدی مهمانی

دانشجوی دکتریادبیات محض دانشگاه تبریز

هادی رامش

دانشجویدکتری ادبیات محض دانشگاه شهید مدنی آذربایجان