مطالعه فرایند همسان سازی در جامعه صفوی (با بررسی پوشاک، آلات و اطوار در نگاره های سه مکتب تیموری، تبریز و استرآباد)

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 77

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ACO-13-47_003

تاریخ نمایه سازی: 24 فروردین 1404

چکیده مقاله:

مقایسه نگاره های دوره صفوی با مکاتب پیش از آن گویای آن است که، صفویان به پیروی از سیاست های «همسان سازی» حکومت به دنبال گرایش های همگون سازی جامعه با فرهنگ پذیری از طریق پوشاک، آلات و اطوار بوده اند. این همگون سازی دوهزار سال پس از یکسان سازی هخامنشیان در ایران بی نظیر است چنان که، نه قرن پس از ساسانیان با دین واحد رسمی نیز همگون سازی رخ نداده است. در دوره صفوی که ایران از نظر سیاسی تاحدودی یکپارچه و مذهب رسمی تشیع اعلام شده بود، این نکته خود را در وضع ظاهری مردم نیز نمایان می ساخت هرچند این آهنگ اجتماعی در ولایات و شهرستان ها به دلیل دوری از کانون قدرت، نمود کم تری داشته است و این موضوع در مطالعه نگاره های مکاتب «ایالتی» با «درباری» عصر صفوی نیز آشکار است. در این پژوهش تلاش شده است تا فرایند همسان سازی در جامعه صفوی با استناد به منابع تصویری مکاتب هرات تیموری، تبریز ۲ و مکتب ایالتی استرآباد دوره صفوی بررسی شود. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای با استناد به متون تاریخی انجام شده است. نتایج حاصل از آن در تطبیق منابع تصویری مکتب هرات، به عنوان یک مکتب پیش از صفوی و مکتب درباری تبریز ۲ و مکتب ایالتی استرآباد به عنوان دو مکتب نگارگری دوره صفوی نشان می دهد که، فرایند همسان سازی در جامعه صفوی برخلاف چندسلیقگی پیش از آن، به شکل گیری یک روند و کشش عمومی برای تظاهر به فرمی یکسان و متحد از لحاظ پوشاک و حتی زبان بدن منجر شده است.

نویسندگان

محمد رضا شریف زاده

استاد گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

محمد رضا ساختمان گر

دانشجوی دکتری تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

ابوالفضل داودی رکن آبادی

استاد گروه طراحی پارچه و لباس، دانشکده هنر و معماری، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.

محمد عارف

دانشیار گروه نمایش، دانشکده هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، ایران.

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • •اشراقی، احسان، و علوی، نصرت خاتون. (۱۳۹۰). تجدید وحدت سیاسی ...
  • • حسین زاده، سیدمحمدعلی. (۱۳۸۳). نظریه گفتمان و تحلیل سیاسی. ...
  • فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۵۰). شاهنامه فردوسی از روی نسخه خطی بایسنقری ...
  • • قاسم زاده، افتخار؛ محمدی خشکناب، لیلا و سلیمانی، میثم. ...
  • • میراحمدی، مریم. (۱۳۶۹). دین و دولت در عصر صفوی، ...
  • • میرجعفری، حسین. (۱۳۸۰). نقش تیموریان و حمایت آنان در ...
  • • متین، پیمان. (۱۳۸۳). پوشاک و هویت قومی و ملی. ...
  • • Bourdieu, P. (۱۹۹۳). Haute couture and haute culture in ...
  • • Canby, Sh.R. (۲۰۱۴).The Shahnama of Shah Tahmasp. the Metropolitan ...
  • • Heintz, W., (۱۹۹۷). The book on the formation of ...
  • • Robinson. B.W. (۲۰۰۴). The Art of Painting in Iran. ...
  • masp, the Metropolitan Museum of Art, New York ...
  • • Sakhtemangar, M. R., & Sharifzadeh, M. R. (۲۰۲۲). Investigating ...
  • نمایش کامل مراجع