رابطه بین ابعاد تفکر استراتژیک جدید و عملکرد فردی کارکنان در دستگاه های اجرایی (مورد مطالعه: شهرداری تهران)

هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین ابعاد تفکر استراتژیک (عزم استراتژیک، نگرش سیستمی، تفکر در زمان، پیشروی بر اساس رویکرد علمی، فرصت طلبی هوشمندانه) و عملکرد فردی کارکنان در دستگاه های اجرایی در شهرداری تهران می باشد. برای بررسی کارکنان شهرداری تهران، جامعه آماری بودند؛ روش نمونه ای در این تحقیق تصادفی طبقه ای و تصادفی ساده بود. جامعه محدود در نظر گرفته شده است، پس از جای گذاری مقادیر در فرمول کوکران، تعداد اعضاء نمونه تقریبا ۴۰۰ نفر بدست آمد. ابزار گردآوری داده پرسش نامه استاندارد با ۳۶ به دو ابزار نظرسنجی تفکر استراتژیک و عملکرد فردی کارکنان تقسیم که روایی و پایایی آن تایید و بین جامعه آماری توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخصهایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روش های همبستگی، مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. براساس نتایج تحقیق بین ابعاد تفکر استراتژیک جدید و عملکرد فردی کارکنان در دستگاه های اجرایی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در واقع هر چقدر مدیران شهرداری تهران تفکر استراتژیک داشته باشند کارکنان عملکرد فردی خوبی را خواهند داشت و در سازمان کارایی بهتری از خود نشان خواهند داد. در بین ابعاد تفکر استراتژیک، عزم استراتژیک با ضریب مسیر ۰.۸۴ بیشترین رابطه را با عملکرد فردی کارکنان دارد. عزم در این ترکیب به معنای دوراندیشی است و وقتی از عزم استراتژیک صحبت می کنیم، به نوعی دورنما برای بررسی بلندپروازانه از آینده اشاره داریم. اما با توجه به آزمون پیرسون تفکر در زمان با ضریب همبستگی ۰.۸۱ بیشترین رابطه را با عملکرد فردی کارکنان داشت.

کلیدواژه ها:

تفکر استراتژیک ، عملکرد فردی کارکنان ، عزم استراتژیک ، نگرش سیستمی ، تفکر در زمان ، پیشروی بر