بررسی ماهیت سردستگی گروه مجرمانه در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲
محل انتشار: ششمین کنفرانس بین المللی مطالعات نوین در علوم انسانی، علوم تربیتی، حقوق و مطالعات اجتماعی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 412
فایل این مقاله در 47 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HELSCONF06_050
تاریخ نمایه سازی: 9 آذر 1403
چکیده مقاله:
در اعصار جدید جرایم گروهی شکل خطرناکتری به خود گرفته است. با توجه به تسهیل ارتباطات و دیگر عوامل اینگونه جرایم شکل فراملی هم به خود گرفته است . جرایم گروهی از میزان خطر بالاتری نسبت به جرایمی که توسط یک فرد ارتکاب می یابد برخوردار می باشد. قانونگذار در خصوص جرایم گروهی با شدت بیشتری عمل کرده است و سیاست سرکوبگرانه را برای این جرایم با بررسی مواد قانونی در نظر گرفته است. سردسته یا رهبر گروه به عنوان مغز متفکر گروه می باشد و چنانچه برنامه ها و طرح های سردسته نباشد، ممکن است گروه نتواند به اهداف خود برسد. پس شایسته است مقنن تدابیر خاصی در این خصوص اتخاذ کند.در قوانین سابق به سردستگی گروه توجه چندانی نشده بود. در ماده ۱۳۰ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ هم قانونگذار به این مورد نگاه ویژه ای داشته است و مجازات سردسته را حداکثر مجازات شدیدترین جرم ارتکابی توسط اعضاء، در نظر گرفته است. البته با بررسی ماده فوق الذکر مشاهده می شود مقنن در خصوص جرم انگاری سردستگی مرتکب اشتباهاتی شده است. از جمله آن اشتباهات؛ عدم وجود مجازات مجزای جرم ارتکابی اعضاء برای سردسته، یا عدم در نظر گرفتن تخفیف برای انصراف از سردستگی می باشد. قانونگذار هم چنین نتوانسته سیاست پیشگیری متناسبی در خصوص ارتکاب جرایم گروهی اتخاذ کند و به نظر می رسد که از سیاست سرکوبگرانه استفاده کرده است. قانونگذار در ماده ۱۳۰ق.م.ا مصوب ۹۲ چهار مصداق تشکیل ، طراحی ، سازماندهی و اداره کردن گروه مجرمانه را تحت عنوان واحد سردستگی گروه مجرمانه جرم-انگاری کرده و در جرایم تعزیری، مجازات سردسته را حداکثر مجازات شدیدترین جرمی دانسته که اعضای گروه در راستای اهداف آن گروه مرتکب می شوند. اما این که ماهیت سردستگی چیست و آیا مصادیقی که قانونگذار آنها را تحت عنوان واحد سردستگی جرم-انگاری کرده، ماهیت واحد دارند یا خیر از جمله مسائلی هستند که تاکنون پاسخ روشنی به آنها داده نشده است . یافته های این پژوهش حاکی از آن است که اداره کردن گروه مجرمانه ماهیتا فاعلیت معنوی در ارتکاب جرم بوده و در نتیجه ، جرایم تعزیری ارتکابی توسط اعضا به سردسته منتسب می شود، حال آن که سایر مصادیق سردستگی ماهیتا معاونت در جرم محسوب شده و جرایم ارتکابی به سردسته قابل انتساب نیست . بر این اساس میزان مجازات سردسته گروه مجرمانه در فرض اداره گروه مجرمانه باید براساس قواعد تعدد مادی جرم تعیین گردد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عثمان مرادی
کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی