تحلیل گفتمان افراد روان رنجور در معرض خودکشی بر اساس نظریه کارن هورنای
محل انتشار: همایش علمی پیشگیری از خودکشی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 6
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SCSPR01_024
تاریخ نمایه سازی: 26 آبان 1403
چکیده مقاله:
رنج های روانی موضوعی است که هر انسانی در طول حیات خود همواره با آن مواجه بوده و بسیاری از پژوهشگران به مطالعه این رنج ها و راه های مقابله با آن ها پرداخته اند. روان شناس آلمانی، کارن هورنای، با طرح نظریه «روان رنجوری» به تشریح عوامل پیدایش روان رنجوری و تحلیل راهکارهای دفاعی فرد روان رنجور برای تسکین خود می پردازد. هورنای معتقد است که بیماران مبتلا به روان رنجوری با اتخاذ رویکردی جبرانی، مانع ناامیدی خود شده و عدم پذیرش دیگران را نمود حس احترام گذاشتن آن ها در نظر می گیرند. ولیکن فرد روان رنجور، چاره ای جز پذیرش اشتباه بودن این فرضیه و نیز مکانیسم دفاعی ش یعنی مهرطلبی ندارد. بسیاری از افرادی که در معرض خودکشی قرار می گیرند، هرکدام به نحوی دچار چنین حالتی هستند و پیش از خودکشی برای مقابله با آن، راه های متفاوتی را برمی گزینند که در نهایت، به «مهرطلبی» می رسد. راهکاری که به نظر هورنای، واکنشی به نیاز روان-رنجورانه به عشق است. مسئله اصلی پژوهش بر تحلیل و چگونگی نوع شدیدی از عشق روان رنجورانه در رفتار و گفتار افراد در معرض خوکشی یا خودکشی کرده استوار است. عشقی که منجر به مهرطلبی و در نهایت خودکشی و نابودی آن ها می شود. در این مقاله با توسل به نظریه روان رنجوری هورنای از طریق روش پژوهش کیفی این پدیده و مهرطلبی حاصل از آن، و دلایل خودکشی نزد افراد مذکور به تحلیل می پردازیم. هدف پژوهش اثبات این اصل است که افرادی که به دلیل روان رنجوری خودکشی می کنند، به وجود این مساله در خود آگاه هستند؛ اما چون مهرطلبی مکانیسم روانی دفاعی آن ها است، نمی توانند به-راحتی از آن دست بکشند و چنین مقاومتی، نه تنها باعث ایجاد احساس بهتری در آن ها نمی شود که در اکثر موارد به خودکشی آن ها منتهی می شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
هاله چراغی
استادیار، گروه زبان فرانسه دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
غلام عباس ترکی
معاون قضایی دادستانی کل کشور در حقوق عامه و پیشگیری از وقوع جرم