بررسی تاثیر قدرت سیاسی بر جدال های طبقاتی در ایران

اجرای اصلاحات و فرآیند نوسازی توسعه در یک کشور منوط به به مشارکت طبقات مهم اجتماعی است. از اینرو ساختار طبقاتی در هر جامعهای دارای اهمیت بسزایی است. چرا که فرآیند توسعه سرنوشتش به ماهیت این ساختار و تغییر یا عدم تغییر این ساختار بستگی دارد. درکشورهای در حال توسعه که طبقات توسعه ای شکل نگرفته است، قدرت سیاسی و دولت با دخالت در این فرآیند به شکل گیری آنها کمک میکند. هدف این پژوهش به بررسی تاثیر قدرت سیاسی بر جدال های طبقاتی در ایران اختصاص داده شده است. روش تحقیق از نوع مروری استو اطلاعات آن از طریق بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای (مقالات، کتب، مجلات، نشریه ها، پایاننامه ها و نمایه های نوشته شده در این زمینهو...) جمع آوری شده است. مطابق یافته های پژوهش، چگونگی روابط قدرت های سیاسی و دولت ها با طبقات اجتماعی مسئله ای مهم است وشکل دهنده ظرفیت های توسعه ای کشور است. نوع روابط این قدرت ها و طبقات در هر جامعه متکی به شرایط سیاسی، تاریخی، فرهنگی واجتماعی یک جامعه است. در یک جامعه استفاده ابزارگونه از دولت توسط طبقات خاص انسجام، ظرفیت و اقتدار دولت را برای اقدامی اساسیدر راستای تحولات اجتماعی کاهش می دهد. دولت باید با برنامه ریزی کار کند، تزلزل و نوسان در تصمیم گیری ها و امور اجرایی نداشته باشدو ابزار لازم را برای انجام امور مربوط به حوزه هایی که در آن دخالت کرده را داشته باشد و همچنین در امور اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودبا قاطعیت عمل کند.

کلیدواژه ها:

قدرت سیاسی ، دولت ، طبقات اجتماعی ، جدال طبقه ای ، دولت و طبقه