تحلیل تاریخی از سناریو ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی و تهاجم آمریکا در افغانستان

حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ م از دیدگاه بسیاری ها، یک رویداد تروریستی بود که سیاست خارجی آمریکا را حول مبارزه با تروریسم جهانی متمرکز کرد. واکنش آمریکا در برابر این رویداد بسیار گسترده و حاوی سناریوهای مختلفی تلقی می گردد، از جمله، حمله این کشور به افغانستان بود که تحول عظیمی را در این کشور ایجاد کرد. در طول بیش از چهاردهه گذشته تحلیل های زیادی از این رویداد انجام شده، اما، در مورد زوایا و سناریوهای پنهان این حادثه پژوهش ها و تحلیل تاریخی انجام نشده است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل تاریخی از سناریوهای پیدا و پنهان آمریکا پیرامون این حادثه بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با مرورنظام مند پژوهش ها و اسناد مرتبط، و روش توصیفی - تحلیل تاریخی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که: ترویج هژمونی مشروعیت مدار، انحصار رهبری مبارزه و تعریف تروریسم جهانی، پیگیری منافع جهانی آمریکا در سایه با مبارزه با تروریسم، مبارزه با تروریسم جهانی و استفاده ابزاری از آن برای مداخله در کشورهای دیگر، تاراج منابع افغانستان و فشار بر کشورهای حوزه نفتی، خروج غیرمسوولانه و بی ثیات سازی منطقه، اشراف بر تجارت موادمخدر و پیگیری منافع سیاسی ایالات متحده از حضور در منطقه از مهم ترین سناریوهای آمریکا مرتبط با این حادثه بوده است. نتیجه گیری کلی پژوهش حاضر این است که، در پس حوادث مانند، حادثه ۱۱ سپتامبر سناریوهای زیادی وجود دارند و لازم است که در روایت و تحلیل حوادث تاریخی جنبه ها، زوایا و سناریوهای پنهان و حاشیه شده از گفتمان های رسمی نیز منعکس و روایت گردد.

کلیدواژه ها:

حادثه ۱۱ سپتامبر ، تروریسم ، هژمونی ، آمریکا ، افغانستان