تحلیل شبهه تاثیر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه از منظر مفسران با تاکید بر موضوع هفت آسمان

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 105

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SCQ-9-1_007

تاریخ نمایه سازی: 1 مهر 1403

چکیده مقاله:

شبهه تاثیر پذیری قرآن از اشخاص و فرهنگ زمانه، قدمتی به درازای عصر نزول آن دارد، در پاره ای از آیات قرآن تصریح گردیده که رسول خدا متهم می شد به این که قرآن محصول ارتباط و تعامل پیامبر(ص) با افراد خاصی است، و نه وحی الهی و آسمانی. وحیانی بودن الفاظ قرآن کریم از یک سو، و بهره گیری از برخی مولفه های فرهنگ زمانه در بسیاری از آیات آن از سوی دیگر، تبیین و تحلیل شبهه تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول را بسیار ضروری می نماید. در کنار دو دیدگاه اثبات و نفی کلی تاثیرپذیری و عدم تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول، می توان از دیدگاه سومی سخن به میان آورد که بر این باور است قرآن، فرهنگ عصر نزول را غربالگری کرد و هر آن چه را در تناسب با آموزه های الهی بود، تایید و تثبیت کرد و بر آنچه خارج از مدار دین تعریف می شد، خط بطلان کشید و یا به تدریج اصلاح نمود. نگارندگان به تبع پرسش اصلی خود مبنی بر تاثیرپذیری و یا عدم تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه از منظر مفسران متقدم و معاصر فریقین، بر این باور اند که با بررسی و واکاوی دقیق آرای مفسران یادشده، می توان بر دیدگاه سوم صحه گذاشت؛ لذا دیدگاه آنان در باب شبهه یادشده با تاکید بر موضوع هفت آسمان مورد مطالعه و مداقه جدی قرارگرفت. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، کتابخانه ای می باشد.کلید واژه ها: فرهنگ زمانه، شبهه تاثیرپذیری، قرآن، هفت آسمان، مفسران فریقین

نویسندگان

مهدیه یاراحمدی

دانشجوی دکترای علوم قرآن و حدیث دانشگاه کمالوند خرم آباد

سید کریم خوب بین خوش نظر

استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم ومعارف قرآن کریم -قم