بررسی تطبیقی معنای استعاره ها از نظر شیخ محمدرضا اصفهانی و دونالد دیویدسون
محل انتشار: مجله مطالعات زبانی و بلاغی، دوره: 10، شماره: 20
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 94
فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RHET-10-20_004
تاریخ نمایه سازی: 27 شهریور 1403
چکیده مقاله:
استعاره در غرب، ازجمله موضوعاتی است که از چشم اندازهای متعددی بررسی و نظریه های مختلفی درباره آن ارائه شده است. استعاره در سنت بلاغی اسلامی از نظر تعریف و کاربرد، قلمرو محدودتری دارد. همه نظریه پردازان استعاره، هم در غرب و هم در بلاغت اسلامی، بر این باورند که استعاره علاوه بر معنای حقیقی و تحت اللفظی، دارای معنایی ثانویه و مجازی است؛ اما در این میان، دو دیدگاه خلاف آمد عادت وجود دارد. دونالد دیویدسون و محمدرضا اصفهانی، این مبنا را نمی پذیرند. در باور آن ها استعاره جز معنای تحت اللفظی، معنایی دیگر ندارد و بحث استعاره ها مربوط به حوزه کاربرد آن ها و تاثیری است که این کاربرد در یک بافت و زمینه خاص ایجاد می کند. در باب نظریه دیویدسون، مقاله ها و رساله های بسیاری نوشته شده، در حالی که نظریه شیخ اصفهانی با وجود مقدم بودن بر دیدگاه دیویدسون، حتی در میان اهل بلاغت ایرانی، ناشناخته مانده است. این مقاله ضمن بررسی مفصل دیدگاه اصفهانی، به بیان شباهت های نظریه دیویدسون با آن، می پردازد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
morteza Barati
دانش آموخته دکتری دانشگاه شهید چمران اهواز
Hossien Dabbagh
استادیار موسسه تحصیلات تکمیلی دوحه و پژوهشکده علوم شناختی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :