بررسی موتیف «رها کردن کودک بر سر راه» در داستان «بچه مردم» از آل احمد و شعر«فوق العاده» از سیمین بهبهانی با رویکرد تطبیقی
محل انتشار: فصلنامه زبان و ادبیات فارسی، دوره: 15، شماره: 37
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 57
فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JADABI-15-37_001
تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1403
چکیده مقاله:
اغلب آثار برجسته ادبی زبان فارسی حاصل شکل گیری مجموعه ای از تجربه ها و موتیف های مشترک یک یا چند نسل از هنرمندان جغرافیای فرهنگی ایران است. شاهنامه فردوسی و دقیقی؛ بسیاری از اشعار حافظ و سلمان ساوجی؛ حافظ و خواجو و... نمونه هایی از این تجربه مشترک هستند که منجر به خلق تصاویر هنری ماندگاری در ادبیات فارسی شده اند. تصویر «رها کردن کودک بر سر راه»، یکی از موتیف های اثرگذار معاصر است که سیمین بهبهانی و جلال آل احمد بدان توجه نموده اند. نویسندگان این پژوهش به بررسی این تصویر مشترک در شعر روایی «فوق العاده» از سیمین بهبهانی و داستان کوتاه «بچه مردم» از جلال آل احمد پرداخته اند تا زیبایی ها، تفاوت ها و شباهت های آن ها را در فرم و محتوا شناسایی کنند. برای رسیدن به پاسخ مناسب، این دو اثر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی در حوزه فرم و محتوا مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ سیمین بهبهانی در خلق فرم با زبان روایی جذابی به سبک رمانتیسم اجتماعی نزدیک شده و با قرار دادن نقطه اوج در پایان روایت، تاثیر روحی- اجتماعی عمیقی بر خواننده گذاشته است؛ اما آل احمد با گرایش به مکتب فکری کمونیسم، بر اصالت اقتصاد تاکید می کند و با نادیده گرفتن عواطف انسانی و نمایش پلشتی های زندگی به مکتب ادبی ناتورالیسم نزدیک می شود. نویسنده در همین راستا بعد از گذر از نقطه اوج داستان با طنز ملیحی انفعال نفس خواننده را کنترل می کند و رضایت نسبی زن داستان را که حاصل شناخت نادرست وی از خود انسانی اش است، به تصویر می کشد. در هر دو اثر، زن ایرانی به شدت مظلوم است و در جامعه مردسالار و استبداد زده خود مجبور است تا با گذاشتن بچه خود بر سر راه بر احساسات، عواطف زنانه و ارزش های انسانی پای نهد و به زیست دردمندانه تن دهد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان