نقش مدیریت دانش در اجرای هوش مصنوعی برای ارتباطات تجاری

اگرچه استفاده از هوش مصنوعی تا ۵۶ درصد در دهه گذشته تخمین زده شده است ، اما میزان پذیرش هوش مصنوعی برای فعالیت های ارتباطی هنوز پایین است . فقدان ادبیات جامع و کامل در مورد این موضوع و به اشتراک گذاری محدود تجربه به دست آمده توسط شرکت ها، ایجاد، انتشار و تثبیت درک در این زمینه را محدود می کند. هدف از این مطالعه حل مشکل عدم وجود دانش ، شناسایی ، توسعه مهارت و معرفی یک نوآوری (مانند هوش مصنوعی در ارتباطات تجاری) در شرکت ها با اصول مدیریت دانش است . این مطالعه دیدگاه مدیریت دانش را برای ارائه دستورالعمل هایی برای تعریف استانداردها و تسهیل معرفی هوش مصنوعی در ارتباطات تجاری اتخاذ می کند. با توجه به دانش نویسندگان ، این مطالعه اولین مطالعه ای است که دیدگاه های ارتباط تجاری، هوش مصنوعی و مدیریت دانش را به هم مرتبط می کند و حلقه ای را بین مدیریت دانش و هوش مصنوعی فعال می کند.در مرکز مدل پیشنهادی افراد، فرآیندها و فناوریها قرار دارند که براساس آنها مدیریت دانش نمایانگر دیدگاه ایده آل برای تعریف پیاده سازی هوش مصنوعی است . این در درجه اول به دلیل ناتوانی هوش مصنوعی در جایگزینی کامل انسان در فرآیندهای ارتباطی تجاری از دیدگاه هوش تقویت شده می باشد، زیرا فاقد هوش هیجانی است . این مطالعه در مدیریت دانش یک استراتژی برای حل مشکلاتی که تاکنون در استفاده از هوش مصنوعی درفرآیندهای ارتباطات تجاری با آن روبرو بوده است ، ارائه می کند تا مدلی را ارائه دهد که قادر به تغییر و تطبیق خود با این رویکرد می باشد. این مطالعه با پیوند دادن معرفی فناوری نوظهور در یک فرآیند خاص ، مانند ارتباطات تجاری، از دیدگاه مدیریت دانش بررسی می گردد.

کلیدواژه ها:

هوش مصنوعی ، مدیریت دانش ، ارتباطات تجاری ، پذیرش هوش مصنوعی ، انتشار هوش مصنوعی .