نقش و شناسایی عوامل موثر هوش مصنوعی در بهبود فرآیند حسابرسی(به روش گراند تئوری)

هدف: استفاده از فناوری در حسابرسی عمدتا زیر چتر تجزیه و تحلیل داده ها قرار می گیرد که مستلزم «علم و هنر کشف و تجزیه و تحلیل الگوها، شناسایی ناهنجاری ها و استخراج سایر اطلاعات مفید در داده های اساسی یا مرتبط با موضوع حسابرسی از طریق تجزیه و تحلیل، مدل سازی است. مزایای استفاده از تجزیه و تحلیل داده های حسابرسی می تواند شامل درک بهتر از عملیات واحد تجاری و خطرات مرتبط، افزایش پتانسیل برای کشف تقلب و تحریف، و بهبود ارتباطات با افرادی باشد که مسئولیت حاکمیت واحدهای حسابرسی شده را بر عهده دارند این امر به ویژه در اقتصاد های در حال توسعه، که شکاف عمیقی با اقتصاد های پیشرو در این زمینه دارند، ضروری می نماید. پژوهش حاضر در تلاش است یافته های مطالعات صورت گرفته در این خصوص را به صورت نظامند بررسی کرده و براساس فرایند شکل گیری و دستاورد ارائه شده، به تحلیل آنها بپردازد.روش: برای این منظور، با مراجعه به اسناد و مدارک معتبر قابل دسترس و پس از بررسی اطلاعات منابع انگلیسی از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ و فارسی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳، از میان انبوه مقالات اولیه، تعداد ۳۱ مقاله مناسب شناسایی شدند. به منظور تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده، ابعاد و مولفه های تاثیرگذار، از روش تحلیل محتوا و مصاحبه با حضور تعدادی از صاحب نظران و خبرگان استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که فناوری اطلاعات، سامانه های مجازی، هوش مصنوعی، ساختار سازمانی و جهانی سازی از عوامل موثر هوش مصنوعی در بهبود فرآیند حسابرسی هستند.نتیجه گیری و دانش افزایی: ضرورت شناخت تاثیر استفاده از فن آوری های نوین، فرآیند ها و رویه های حسابرسی امری محسوس بوده که در نهایت منجر به تعدیل بسیاری از موقعیت های حسابرسان شده و چالش هایی را برای آنان در آینده ایجاد می نماید و بدین ترتیب با ارائه دیدگاه ها و راه حل هایی جهت دانش افزایی و پیاده سازی فن آوری های اطلاعاتی و انطباق حسابرسی با این امواج نوآورانه، به توسعه ادبیات این حوزه کمک می کند.

کلیدواژه ها:

هوش مصنوعی ، حسابرسی ، بهبود فرآیند حسابرسی ، گراند تئوری