منطقه ای متفاوت استنباط علی در پژوهش های علوم اجتماعی
محل انتشار: نخستین همایش ملی روش های پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی: رویکردهای نوپدید و چالش های پیش رو
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 224
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IHCSR01_003
تاریخ نمایه سازی: 19 تیر 1403
چکیده مقاله:
در اواخر قرن بیستم، برخی روش شناسان علوم اجتماعی این استدلال را مطرح نمودند که علیرغم تفاوت های ظاهری میان سنت هایپژوهشی کمی و کیفی، زیربنای منطقی تبیین یا استنباط علی در کلیه تحقیقات تجربی علوم اجتماعی- چه کمی و چه کیفی- یکسان است و هر تحقیق تبیینی خوبی می تواند بر اساس زیربنای مشترک و واحدی از «منطق استنباط» درک شود. از نظر آنان، تفاوت میان دو سنت پژوهشی کمی و کیفی در علوم اجتماعی، نه در منطق استنباط بلکه فقط در N یا ت عداد موردهای تحت بررسی و برخی ویژگی های ظاهری شان- بویژه استفاده از «اعداد» در مقابل «کلمات» است. در مقابل این دیدگاه،برخی از روششناسان علوم اجتماعی این استدلال را اقامه نمودند که یک منطق واحد و مشترک از استنباط علمی که بتواند هر دو سنت پژوهشی کمی و کیفی را تنظیم و هدایت کند، وجودندارد. از نظر این گروه از روش شناسان،تفاوت هایی بنیادین میان دو سنت پژوهشی کمی و کیفی وجود دارد که جهت گیری های اصلیتحقیقات اجتماعی را به سمتوسوهای کاملا متفاوتی می راند؛ ضمن آن که، منطق متفاوتی را نیز برای تبیین یا استنباط علی اقتضاءمی کند.از دیدگاه آنان، منطق استنباط علی در تحقیقات علوم اجتماعی؛ یگانه و مشترک نیست، بلکه ما با ثنویت یا دو نوع منطق متفاوت از استنباطعلی در دو سنت پژوهشی کمی و کیفی روبرو هستیم.جدیدا، برخی از روش شناسان علوم اجتماعی بر این نکته پای فشرده و مدعی شده اند که در مقایسه با تمامی تحقیقات کمی و کیفی در علوم اجتماعی، مطالعات تاریخی یا تک موردی N=۱ واجد منطق استنباطی متفاوت و متمایزی به نام منطق بیزی ۲هستند.نتیجه آن که، از نظر این گروه از روش شناسان متاخر، منطق استنباط علی در تحقیقات علوم اجتماعینه یگانه، نه دوگانه، بلکه سه گانه است. در مقاله حاضر، تلاش داریم که این منطقه ای متفاوت استنباط علی در تحقیقات اجتماعی راتشریح نماییم و نشان دهیم که چرا نامناسب است تحقیقات واجد یک منطق استنباطی خاص را با منطق استنباطی دیگری مورد نقد قرارداد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدرضا طالبان
دانشیار جامعه شناسی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی