بررسی تاثیر ابعاد مختلف مالی بر استراتژی نوآوری کسب و کار و توانایی مدیریت شرکت

امروزه استراتژیهای کسب و کار با بکارگیری روشهای مختلفی مورد بررسی قرار میگیرند که به طور عمده به دو سطح استراتژیهای مشارکتی و کسب و کار استراتژیک تقسیمبندی میگردند. یکی از چالشهای مدیران ارشد سازمانها، ایجاد یکپارچگی در بین ابعاد درونی و بیرونی سازمان است. بسیاری از آنها برنامه های منظم استراتژیک را بدون درنظر گرفتن تاثیر بر ابعاد مدل کسبوکار، تدوین میکنند. این امر منجر به ناهماهنگی در سازمان و عدم موفقیت در اهداف میشود. با توجه به مطالب فوق هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد مختلف مالی بر استراتژی نوآوری کسبوکار و توانایی مدیریت شرکت است. روش پژوهش از جهت هدف اجرا "کاربردی"، از جهت نوع داده "کمی" ، از جهت زمان اجرا " گذشتهنگر "، از جهت منطق اجرا "استقرایی"، از جهت ارتباط بین متغیرها علی" و پس رویدادی" و از جهت نحوه اجرا "توصیفی، پیمایشی" میباشد. جامعه آماری کلیهی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ است؛ که از۷۶۹ شرکت پذیرفته شده، ۱۳۹ شرکت بهعنوان نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داد که؛ پیچیدگی حسابداری براستراتژی نوآوری کسب و کار تاثیر منفی و معناداری دارد. کارایی مالیاتی بر استراتژی نوآوری کسب و کار تاثیر منفی و معناداری دارد. ریسک تجاری بر استراتژی نوآوری کسب و کار تاثیر منفی و معناداری دارد. پیچیدگی حسابداری بر توانایی مدیریت شرکت تاثیر منفی و معناداری دارد. کارایی مالیاتی بر توانایی مدیریت شرکت تاثیر منفی و معناداری دارد. ریسک تجاری بر توانایی مدیریت شرکت تاثیر منفی و معناداری دارد. نتایج پژوهش نشان داد که؛ ابعاد مالی بر استراتژی نوآوری کسب و کار تاثیر معناداری دارد. ابعاد مالی بر توانایی شرکت تاثیر معناداری دارد. با توجه بع نتایج پژوهش، به مدیران شرکتهاپیشنهاد میشود با درک بیشتر از کسب و کارشان و پیشبینی دقیق تر در تواناییها، برآوردها و قضاوتهای بهتری داشته باشند.

کلیدواژه ها:

ابعاد مختلف مالی ، استراتژی نوآوری کسبوکار ، توانایی مدیریت شرکت.