معنا آفرینی «پسوند ک»، «واج [k]» و «نویسه کاف» در زبان و ادبیات فارسی
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 387
فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LLCSCONF18_022
تاریخ نمایه سازی: 7 تیر 1403
چکیده مقاله:
در منطق زبان ادبی، افزون بر نظام دلالتی (رابطه دال و مدلول)، صورت بصری نوشتار و جنبه آوایی گفتار نیز، در فرایند خلق معنا، نقش آفرینند. هدف پژوهش حاضر آن است که به شیوه های معنا آفرینی «کاف» در سه حوزه دستور زبان (پسوند « ک »)، گفتار (واج [k] ) و نوشتار (نویسه کاف) در ادبیات فارسی بپردازد؛ بنابراین، در بخش نخست، مولفه معنایی تازه ای در ترکیب سازه دستوری « ک » در ترکیب «دخترک» با مشخصه معنایی [+باکرگی] یافته و معرفی شده است؛ اهمیت این مشخصه معنایی به دلیل بسامد بالای «دخترک» و نیز کاربرد استعاری دخترک به مثابه «سخن بکر» در متون ادبی است. در نظام آوایی زبان فارسی نیز، واج کاف از یک سو در ساخت بسیاری از نام آواها و از سوی دیگر، برای واج آرایی به کار می رود؛ در این بخش، جنبه ها و بن مایه های فرهنگی در تعبیر و روایت بخشی به این نام آواها بررسی شده است. دریافتیم که در حوزه دستورزبان، سازه پسوند « ک » سازه ای وجه آفرین است و سخنوران با کاربرد پربسامد پسوند «کاف تحقیر و تصغیر»، وجه (Mode) طنزآمیز و هجوآمیز و با پسوند «کاف تحبیب و تصغیر»، وجه تغزلی را بر قالب انواع ادبی غزل و قطعه می نشانده اند. بسامد کاربرد هر یک از انواع پسوندهای کاف (تحقیر، تصغیر و تحبیب)، موجب شکل گیری زیرگونه ای با وحدت آوایی، محتوایی و زیباشناختی منحصر به فردی شده که شاعران، آگاهانه آن را برای بازنمایی سخن خویش انتخاب می کرده اند؛ شکل و ساختار متمایز از یک طرف و جنبه های درون مایگانی مشخص از طرف دیگر ،نگارندگان را بر آن داشت تا این زیرگونه ادبی را کاف سروده بنامند؛ در گونه «کاف سروده» بسامد انواع سازه پسوند کاف، عنصر اصلی آشنایی زدایی و برجسته سازی زبان شعر است. در ادامه، ضمن معرفی نمونه هایی از کاف سروده ها، ویژگی های بارز این زیرگونه را برشمرده ایم. همچنین در حوزه نوشتار، بیان معانی نمادین و ساخت استعاره و تمثیل با نقش نویسه «کاف» در عبارات قرآنی کاف دار، مانند «کن کافی لعمرک و ...»مورد مطالعه قرار گرفته است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهمن رضایی
دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران.
بابک کاویانی سورکی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهرکرد، ایران