تحلیل شخصیت خسرو در رمان شازده احتجاب با تکیه بر نظریه درمان وجودی اروین یالوم

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 48

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISAH-2-16_001

تاریخ نمایه سازی: 29 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

در جهانی که هر روز معانی بیشتر از قبل، در زیر ظاهر زندگی های ماشینی دفن می شوند، روان درمانگران معناگرا بیش از قبل به نیاز انسان امروز برای کشف معنای زندگی پی برده اند و بنابراین بخش عمده ای از روان شناسی امروز، معطوف به معنادرمانی شده است. روان درمانی اگزیستانسیال یکی از این زیرشاخه ها محسوب می شود. در رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری که داستانی مدرن در ادبیات معاصر کشور و رمانی روان شناسانه است، نویسنده موفق شده دغدغه هایی از جنس معنایابی زندگی را برای شخصیت ها به تصویر بکشد. در این مقاله، با روش توصیفی-تحلیلی تلاش شده چهار دلواپسی غایی که در روان درمانی هستی گرا توسط اروین دیوید یالوم مطرح شده که شامل دلهره از مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی است، در لایه های مختلف شخصیت اصلی داستان، یعنی خسرو بازنمایی شود. واپس رانی اضطراب و موج آفرینی از راهکارهایی است که یالوم در مواجهه با اضطراب ناشی از مرگ ارائه می دهد و می توان آن ها را با شخصیت خسرو تطبیق داد. همچنین در مواجهه با ترس از آزادی، جابه جایی و انکار مسئولیت از مواردی است که خسرو به آن ها پناه می برد. در مقوله اضطراب ناشی از تنهایی، آشنایی زدایی از اشیاء و پناه بردن به روابط بین فردی، از جمله گریزگاه هایی معرفی می شود که می توان با شخصیت شازده تطبیق داد و بالاخره در چهارمین دلواپسی غایی که پوچی است، اعتقاد به معنای کیهانی، در غیاب آن ایمان به معنای شخصی دنیوی و داشتن تعهد برای گریز از پوچی زندگی از جمله راهکارهای مطرح شده است که شاهزاده خسرو با فقدان یک به یک آن ها در زندگی خود، در نهایت تسلیم مرگ می شود.

نویسندگان

هدیه سادات میرمرتضوی

دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی، موسسه آموزش عالی هنر شیراز، شیراز، ایران.