مقدمه و هدف: بیشتر رشته های ورزشی با عامل استقامت سروکار دارند و وجود آن نقش بسیار حیاتی در پیروزی و موفقیت ورزشکاران یا تیمهای ورزشی دارد؛ به همین دلیل، رمز موفقیت در این میان استفاده از شیوه های مناسب تمرینی است. برنامه های تمرینی زمانبندی شده ای که در سالهای اخیر مورد استفاده قرار گرفته است برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده نسبت به برنامه های تمرینی غیر زمانبندی شده نتایج بهتری را نشان داده است. از بین برنامه های زمانبندی شده، برنامه
زمانبندی خطی معکوس و موجی روزانه رایجتر است،
زمانبندی خطی معکوس از نقشهای پیروی میکند که حجم و شدت تمرینات برعکس
زمانبندی خطی است به این ترتیب که با انجام تمرینات، به مرور زمان، حجم افزایش و شدت تمرینات کاهش مییابد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات استقامتی خطی و غیرخطی بر روی
عملکرد استقامتی موشهای صحرایی نر ویستار بود. روش کار: ۲۲ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن هشت هفته و میانگین وزنی ۲۱۰,۲۳±۴,۴۹ گرم پس از دو هفته آشناسازی به طور تصادفی در سه گروه، (کنترل: شش سر)، (تمرین خطی: هشت سر) و (تمرین غیرخطی: هشت سر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته اجرای تمرین استقامتی بر روی نوارگردان (پنج جلسه در هفته) بود. برنامه تمرین خطی با سرعت ۱۰ متر بر دقیقه، به مدت ۳۰ دقیقه در هفته اول اجرا شد و با افزایش تدریجی در هفته آخر به سرعت ۳۵ متر بر دقیقه به مدت ۷۰ دقیقه رسید. برنامه تمرین غیرخطی با سرعت ۱۵ متر بر دقیقه به مدت ۳۵ شروع شد و در ادامه روند برنامه تمرینی در حالی که شدت تمرین به صورت هفتگی با یک الگوی سینوسی افزایش یافت پس از یک هفته کاهش بار در آخرین هفته سرعت دویدن به ۳۰ متر بر دقیقه و مدت زمان آن به ۶۰ دقیقه رسید. سنجش عملکرد با استفاده از آزمون واماندهساز انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی توکی در سطح (۳ ۰,۰۵) انجام شد. یافته ها:
عملکرد استقامتی در گروه تمرین خطی و غیرخطی نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بالاتر بود .(P=۰/۰۰۰۱) همچنین،
عملکرد استقامتی در گروه تمرین غیرخطی نسبت به گروه تمرین خطی به طور معنیداری بالاتر بود .(P=۰/۰۲۲) بحث و نتیجهگیری: به طور کلی، به نظر میرسد که تمرین استقامتی با
زمانبندی غیرخطی میتواند سبب بهبود
عملکرد استقامتی گردد.