روش شناسی بنیادین مفهوم عدالت جنسیتی در آرا و اندیشه های فاطمه مرنیسی

عدالت جنسیتی بر اساس بنیادهای معرفتی و غیر معرفتی گوناگون، امکان­ مفهوم­­سازی­های مختلفی دارد. رویکرد مرنیسی در خصوص عدالت جنسیتی به­واسطه بسترهای عملی(غیر معرفتی) و نظری(معرفتی) خاص خود شکل گرفته است. در این مجال با نظر به رویکرد وی با لحاظ روش­شناسی بنیادین از چیستی به بنیادهای نظری ایده مساوات وی که در راستای عملی­سازی راهبرد عدالت جنسیتی پیشنهاد نموده، پرداخته شده است. این هدف با روش توصیفی-تحلیلی در بررسی آثار وی به نتایج ذیل دست یازیده است: ۱. ماهیت عدالت میان دو جنس در نگاه مرنیسی در ایده مساوات شکل گرفته است و با شاخص­های آموزش، اقتصاد و سیاست و مولفه­های عدم مساوات در مکان و پدرسالاری و با مصادیق تعدد زوجات، حق طلاق و حجاب قابل تبیین است؛ ۲. انسان شناسی وی با رویکردی امانیستی و انسان شکل یافته و تاریخمند و مبتنی بر ملاکات اتوپیای غربی سامان می­یابد؛ ۳. دینشناسی وی با بازخوانی دین و واسازی آن و با هدف تغییر در ربط­های ارزشی و نیز داوری های ارزشی دین و سنت پیرامون روابط دو جنس شکل گرفته است.

کلیدواژه ها:

روش شناسی بنیادین ، عدالت جنسیتی ، فاطمه مرنیسی ، مساوات ، واسازی