حکمروایی کیفری شهری در برنامه های بازآفرینی شهری

برجستگی شهرزیستی در آغاز هزاره سوم بایستگی درپیش گرفتن مناسب ترین رهیافت های حکمروایی را به میان می آورد. این نوشتار که با روش توصیفی_تحلیلی نگاشته شده، درصدد است بدین پرسش پاسخ دهد که مهم ترین مولفه های حکمروایی کیفری شهری در برنامه های بازآفرینی شهری چیست؟ حکمروایی کیفری شهری در برنامه های بازآفرینی شهری مبانی جرم شناختی(نقاط انبوهی بزه کاری، اهمیت یافتن مدیریت کیفری و رهیافت مدیریت ریسک جرم) و حقوقی(حق بر کیفیت زندگی و حق بر حکمرانی سزاوار) دارد. چالش های فراروی حکمروایی کیفری شهری در برنامه های بازآفرینی شهری ناتوانی در سنجش کیفری بازآفرینی شهری و رخداد جرم دولتی در برنامه های بازآفرینی شهری است. گذار از این چالش ها مستلزم در پیش گرفتن رویکردهایی همانند هم افزایی میان-بخشی، جزیی نگری به ساختارهای شهر در برنامه های بازآفرینی شهری و توانمندسازی بسترهای پیشگیرانه در برنامه های بازآفرینی شهری و آینده پژوهی شهری و عقلانیت بخشی کیفری در برنامه های بازآفرینی شهری وبهره گیری از زیرساخت های دیپلماسی شهری است. حکمروایی کیفری شهری در برنامه های بازآفرینی شهری برآیندهایی چون به زمامداری شهری، اهمیت یافتن برنامه های بازآفرینی شهری در نظام عدالت کیفری، مدیریت کیفری و سرمایه اجتماعی برخاسته از امنیت و احساس امنیت شهری را به دنبال دارد. این پژوهش دریافته است که حکمروایی کیفری شهری یکی از بنیادی-ترین مطالبات شهروندان از مدیریت شهری است و رخداد آن پسایندهای بسیار مهمی را به همراه دارد.

کلیدواژه ها:

حکمروایی کیفری شهری ، نظام عدالت کیفری ، شهرزیستی ، بازآفرینی شهری.