عوامل پیشبینی کننده استفاده از آموزش مجازی توسطاعضاء هیات علمی: یک مطالعه تحلیل مسیر

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 65

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MEMED21_080

تاریخ نمایه سازی: 22 آذر 1402

چکیده مقاله:

مقدمه : امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان محور توسعه ملی کشورها تلقی می شود و نظام های آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات در فرایند آموزش بشر جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند. به طوریکه پیشرفت در این بخش باعث تغییرات زیادی در زمینه آموزش و یادگیری در سطح مراکز آموزشی دنیا گردیده است و آموزش مجازی ازجمله راهبردهای ارتقاء علمی دانشجویان شمرده می شود. جهت به کارگیری این نظام ، باید ساختار سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی متحول شود و شرایطی چون ایجاد زیرساخت های قوی، تدوین استانداردهای آموزشی لازم برای ارزیابی آموزشگران و دانشجویان ، فرهنگ سازی مناسب و تغییر نگرش فرهنگی جامعه در امر آموزش ، سرمایه گذاری و مشارکت دولت و بخش خصوصی در این زمینه فراهم شود؛ اما آیا از نظر اعضاء هیات علمی که استفاده کنندگان این فناوری در امر آموزش هستند، چه عوامل کلیدی بر اجرای موفق این استراتژی در دانشگاه های علوم پزشکی موثرند و می تواند پیش بینی کننده میزان استفاده ازروش های آموزش الکترونیک در سطح این دانشگاه ها گردند؟ برای پاسخگویی به این سوال مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیش بینی کننده استفاده از آموزش مجازی در دانشگاه علوم پزشکی مازندران از طریق تحلیل مسیر انجام شده است .روش اجرا: این مطالعه ، یک مطالعه پیش گویی کننده است که در آن ۸۵نفر از اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران ، نظر خود را در خصوص امکانات موجود برای برگزاری آموزش الکترونیک ، میزان استفاده از روش های آموزش الکترونیک و نیز تمایل به استفاده از آموزش الکترونیک بیان نموده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOSو روش تحلیل مسیر (Path Analysis) آنالیز گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که نگرش مدیریتی حاکم بر نظام آموزشی و امکانات مورد نیاز برای آموزش الکترونیک از طریق میانجی ”برنامه های توانمندسازی اساتید برای آموزش الکترونیک ” به صورت غیر مستقیم سبب افزایش نمره ”توانمندی فردی” آنان در آموزش الکترونیک می شود (۴۰۵/۰ و۵۶۴/۰)، در حالی که اثر مستقیم آن کمتر است (۱۶۱/۰ و ۳۹۳/۰). بر این اساس تقریبا ۴۲ درصد توانمندی فردی اساتید در آموزش الکترونیک از طریق دو متغیر فوق تبیین می گردد(۴۱۶/۰=۲(R، در حالی که تقریبا ۱۰ درصد این توانمندی از طریق اثر مستقیم این دو متغیر قابل تبیین بوده است (۰۹۹/۰=۲.(R در حالی که متغیر ”میزان استفاده از آموزش الکترونیک ” از طریق توانمندی فردی اساتید به میزان ۱۴ درصد قابل تبیین بوده است ، دو متغیر نگرش مدیریتی حاکم بر نظام آموزشی و امکانات مورد نیاز برای آموزش الکترونیک ، به صورت مستقیم نقشی در تبیین این رفتار نداشته اند.همچنین نتایج نشان داد که متغیر”قابلیت دروس برای استفاده از آموزش الکترونیک ” گرچه تمایل اعضاء هیات علمی در استفاده از آموزش الکترونیک را تبیین نموده است (۴۲۳/۰=۲(R ولی برای تبیین رفتار استفاده از این روش معنی دار نبوده است .بحث و نتیجه گیری : یافته ها حاکی از اهمیت نقش متغیرهای میانجی توانمندی فردی اساتید و برنامه های توانمندسازی اساتید برای آموزش الکترونیک در به کارگیری این روش آموزشی است . پس داشتن تمایل به استفاده از آموزش الکترونیک ، وجود امکانات آموزش الکترونیک و نگرش مثبت مدیریتی آموزشی یک دانشگاه برای استفاده از آموزش الکترونیک برای پیش بینی میزان استفاده اعضاء هیات علمی از این روش کافی نیست . لذا پیشنهاد می گردد که با برگزاری روش های موثر توانمندسازی، توانمندی فردی اعضاء هیات علمی برای به کارگیری این استراتژی مهم آموزشی افزایش یابد.

نویسندگان

رقیه نظری

دانشگاه ع. پ. مازندران،

حمید شریف نیا

دانشگاه ع. پ. مازندران،