بررسی تاثیر دبریفینگ بالینی بر گرایش به تفکر انتقادیدانشجویان پرستاری
محل انتشار: بیست و یکمین همایش کشوری آموزش علوم پزشکی
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 76
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MEMED21_002
تاریخ نمایه سازی: 22 آذر 1402
چکیده مقاله:
مقدمه : تفکر انتقادی در آموزش و عمل پرستاری به عنوان مهارتی ضروری در توسعه حرفه پرستاری می باشد که به کارگیری آن منجر به بهبود مهارت های حل مسئله ، قضاوت ، کیفیت و توانایی ارائه خدمات بالینی می شود. این تفکر فرایندی قابل کنترل است و می توان از استراتژیهای متنوع آموزشی جهت توسعه آن استفاده نمود. در این زمینه یکی از روش های آموزشی ، استفاده از (دبریفینگ ) گزارش تجارب بالینی است که استراتژی مهمی جهت تدریس و یادگیری در حرفه های مراقبت از سلامت می باشد. گزارش تجارب بالینی منجر به بهبود مهارت ها و کیفیت مراقبت از بیمار می شود. در ابتدا مربی باید اولویت هایی را به منظور شروع بحث با فراگیران تعیین کرده و بین اولویت های در نظر گرفته شده از طرف فراگیران تعادل ایجاد نماید. در این شیوه اعضای گروه بایستی یکدیگر را راهنمایی و هدایت کرده و نقش مربی به عنوان تسهیل گر می باشد. تعدادی از مطالعات حاکی از پیشرفت نتایج احیا با استفاده از شیوه های دبریفینگ حوادث بالینی در بخش های اورژانس و بخش های مراقبت ویژه می باشند. دبریفینگ می تواند زمینه ادغام دانش و مهارت بالینی دانشجویان را فراهم کند. با توجه به لزوم پرورش مهارت های تفکر انتقادی در دانشجویان گروه علوم پزشکی جهت تصمیم گیری و عملکرد مناسب در مواجهه با بیمار، برآن شدیم که پژوهشیبا هدف بررسی تاثیر آموزش به روش دبریفینگ بالینی بر گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی فساء در سال ۱۳۹۷ انجام دهیم .روش اجرا: در این مطالعه ، ۴۸ نفر از دانشجویان ترم ۵ پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی فساء در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۷به روش سرشماری انتخاب شدند. دانشجویان به طور تصادفی به ۸ گروه تقسیم شدند که ۴ گروه آن مداخله و ۴ گروه کنترل می باشند.به منظور سنجش میزان گرایش به تفکر انتقادی از پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا استفاده شد. این پرسشنامه ۷۵ سوالی با مقیاس لیکرت از کاملا موافق تا کاملا مخالف است ، بر این اساس ، حداقل نمره کسب شده از این آزمون ۷۰ و حداکثر ۴۲۰ است . پس از اجرای پیش آزمون ، مداخله ۲ روز در هفته به مدت ۲ ماه برای گروه مداخله و کنترل اجرا شد. در ۴ گروه اول شیوه آموزشی بر اساس گزارش دهی تجارب بالینی از موقعیت های خطیر با سوالات نشان گر مدل تاملی جانز هدایت شد. در ۴ گروه دوم روش تدریس به صورت روتین همراه با توضیحات و کنفرانس های بالینی مربی ارائه شد. محتوای درسی ۸ گروه همگون بود. بدین ترتیب قبل از اجرای مداخله از پرسشنامه گرایش تفکر انتقادی کالیفرنیا استفاده شد و پس از پایان هر دوره مداخله ، مجددا پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی توسط دانشجویان تکمیل گردید، سپس تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار ۱۸SPSS انجام شد.یافته ها: در این مطالعه میانگین سنی دانشجویان در گروه مورد ۳۷/۲۱سال بوده و میانگین سنی گروه کنترل ۱۲/۲۱ سال می باشد. در گروه مورد تعداد ۱۲ نفر خانم و ۱۲ نفر آقا بودند. در گروه کنترل ۱۱ نفر خانم و ۱۳ نفر آقا حضور داشتند. آزمون t زوجی نشان داد که میانگین نمره گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان قبل و بعد از مداخله اختلاف معنادار داشت (۰۵/۰.(P< آزمون تی مستقل نشان داد که بین نمرات گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان بعد از مداخله در دو گروه مورد و کنترل تفاوت معنادار وجود داشت (۰۵/۰(P< و میزان گرایش به تفکر انتقادی در گروه مورد افزایش یافته است .بحث و نتیجه گیری : مطالعه حاضر به کارگیری روش های نوین تدریس در آموزش بالینی که همراه با یادگیری فعال و مشارکت دانشجو در فرایند یاددهی -یادگیری است را توصیه می کند. استفاده از دبریفینگ می تواند زمینه ساز توسعه تامل و تفکر نقاد در دانشجویان باشد.
نویسندگان
شهناز کریمی
دانشگاه ع. پ. فسا،
فوزیه آبادی
دانشگاه ع. پ. فسا،
اکرم محمدی
دانشگاه ع. پ. اصفهان
زهرا مرادی
دانشگاه ع. پ. فسا،
مریم باقری
دانشگاه ع. پ. اصفهان