نظری بر اجزاء اصلی تن جامه های زنانه در اندرونی دربار قاجار (از دوره فتحعلیشاه تا پایان عصر ناصری)
محل انتشار: دوفصلنامه نگارینه هنر اسلامی، دوره: 9، شماره: 24
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 273
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_NIAMG-9-24_011
تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1402
چکیده مقاله:
در عصر قاجار، جامه های زنانه به قید مکرر در منابع تاریخ نگاری ازجمله سفرنامه های سیاحان خارجی مورد اشاره قرار گرفته و در قالب نقاشی و عکس به تصویر درآمده است. با این وجود در بسیاری پژوهش های متاخر در این حوزه، ابهام و آشفتگی در تبیین جزییات بالاپوش زنانه قاجاری و کیفیات آن قابل دریافت است؛ چه بسا یک پوشش مشخص مثل ارخالق یا کلیجه تحت عنوان دیگری تعریف شده یا رونق استفاده از آن به تمامی بازه وسیع تاریخ قاجار تعمیم یافته است. با هدف ترمیم این کاستی، مقاله پیش رو، اصلی ترین و پرکاربردترین اجزاء پوشش زنانه دربار قاجار را به چالش درآورد و ویژگی های کیفی این نوع جامگان همچون فرم، جنسیت و رنگ را بررسی نمود. جهت جزیی نگری بیشتر و امکان ایجاد مقایسه، دوره فتحعلی شاه تا پایان حکومت ناصرالدین شاه مصداق بررسی قرار گرفت. پرسشی که در راستای این هدف تعریف شد آن بود: اصلی ترین اجزاء تن جامه های سنتی زنانه دربار قاجار (از دوره فتحعلی شاه تا پایان دوره ناصری و پیش از رواج لباس اروپایی)، مشتمل بر کدام موارد است و ویژگی های کیفی آنها در مقایسه با یکدیگر چگونه تحلیل می شود؟ این پژوهش توسعه ای به صورت تحلیلی تاریخی و با استفاده از مطالعات اسنادی، متن خوانی و تصویرخوانی، به شیوه کیفی و با نمونه گیری طبقه بندی احتمالی سی تصویر به هدف خود دست یافت و نتیجه نشان داد: اصلی ترین اجزاء تن جامه زنانه دربار عصر قاجار مبتنی بر پیراهن، ارخالق و کلیجه بود. پیراهن درمیان تمام اقشار جامعه استفاده داشت اما درباره منسوجات کاربردی در این مصرف، پارچه های حریر در سطح دربار مقبول تر می نمود. ارخالق، روپوش کوتاهی روی پیراهن بود که آستین آن در صور مختلف کوتاه، بلند و سنبوسه دار تعریف می شد و نوع متاخر آن با جلوه تزیینی بیشتر به چیگن معروف بود. انواع پارچه های ساده، محرمات و منقوش در دوخت ارخالق به کار می آمد که متاثر از وضع اقتصادی پوشنده بود. در دوره ناصرالدین شاه، کلیجه بیش از پیش رواج گرفت که هرچند آن را بیشتر مناسب فصل سرما می شمارند اما ظاهرا در تمام فصول پوشیده می شد. این بالاپوش که تا میانه های ران بود، غالبا آستین هایی تا آرنج داشت؛ بسیار شبیه به نوع مردانه و همچون آن، خاص متمولین بود و به همین نسبت پارچه های ساده گرانبها همچون مخمل یا منقوش به ویژه ترمه در دوخت آن استفاده می شد. بدین قیاس، دستاورد مشخص این مقاله بر آن گواهی دارد که افزون بر پیراهن به عنوان پوشش معمول؛ ارخالق و کلیجه، دو نوع تقریبا متفاوت از بالاپوش زنانه بودند: ارخالق در دوره فتحعلی شاهی رواج داشت اما در تداوم استفاده از آن با تغییر در اندازه آستین ها و کوتاه شدن آنها، ارخالق در عصر ناصری به هر دو صورت رواج داشت. هم زمان در این دوره، کلیجه به تبعیت نوع کارکرد، با پارچه های مرغوب تر دوخته شد و بیش از پیش رونق گرفت چنانکه اعتبار این شکل از تن جامه نسبتا بلند زنانه با عصر ناصرالدین شاه گره خورده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
آمنه مافی تبار
استادیار، عضو هیئت علمی گروه طراحی پارچه و لباس، دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر، تهران
سید عبدالمجید شریف زاده
هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :