بررسی کیفی موانع تفکر در برنامه درسی آموزش متوسطه

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 90

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRPE-4-19_052

تاریخ نمایه سازی: 26 شهریور 1402

چکیده مقاله:

یکی از مسائل اصلی و بحث های جدی ومهمی که دست اندرکاران و برنامه ریزان درسی با آن مواجهند مفهوم برنامه ریزی درسی متوسطه و چگونگی تفکیک و ضرورت آنست. در رابطه با مفهوم برنامه ریزی درسی دوره متوسطه سئوالات متعددی به ذهن متبادر می شود. اکنون این سئوالات مطرحند: آیا برنامه درسی دوره متوسطه با برنامه درسی سایر دوره ها تفاوت دارد؟ آیا فقدان برنامه درسی خاص دوره متوسطه، مخاطره آمیزست؟ آیا فلسفه دوره متوسطه از سایردوره های متمایز است؟ برنامه ریزان درسی معتقدند کلیه تصمیم گیری ها از دیدگاه های فلسفی نشات می گیرند. مثلا جان گودلد (۱۹۷۹) می گوید نقطه آغاز در تصمیم گیری های مربوط به برنامه درسی، فلسفه است. (ارنشتاین و هانکینز، ۱۹۹۷). بدون شک مقطع متوسطه در نظام آموزش و پرورش، از اساسی ترین و مهمترین مقاطع تحصیلی است و به جرات می توان گفت هیچ یک از دوره های تحصیلی از چنین اهمیتی برخوردار نیستند (تاجیک، ۱۳۸۳). سوال محوری اینستکه آیا می توان فلسفه برنامه درسی دوره متوسطه را از فلسفه برنامه درسی تفکیک نمود؟ یا عناصر برنامه درسی دوره متوسطه تعریف خاصی دارد بطوریکه با توجه به ویژگی های نوجوانان مدارس متوسطه قابل تعریف است؟پاسخدهی به این سئوال مستلزم تعریف برنامه درسی و عناصر برنامه درسی خاص دوره متوسطه است. (میرزابیگی، ۱۳۹۰).

نویسندگان

ندا محمودی مرام

کارشناسی روانشناسی دانشگاه پیام نور آبادان، ایران

الهام درستی

کارشناسی علوم تربیتی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، ایران

شهلا فروزانفر

کارشناسی ارشد ریاضی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، ایران

مهنوش البرزی سیبک

کارشناسی الهیات و معارف اسلامی دانشگاه کاشان، ایران

الهام حبابی

کارشناسی علوم تربیتی شاخه پیش دبستانی ودبستان دانشگاه پیام نور آبادان، ایران