مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان عادی و زنان مطلقه شهر شیراز

زمینه و هدف: طلاق یک رویداد پیچیده است و از هم پاشیدگی بنیان خانواده، تاثیرات کوتاه مدت و بلند مدت، مالی، قانونی، فردی و اجتماعی برای فرزندان و بزرگسالان را به همراه دارد. این از هم پاشیدگی بر نوع ارتباط و پذیرش نقش های جدید تاثیر می گذارد. بر همین اساس، مطالعه عوامل مرتبط با طلاق اهمیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش هدف از پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان عادی و زنان مطلقه شهرشیراز می باشد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی زنان شهر شیراز بودند که از میان آن ها ۲۰۰ نفر، (۱۰۰ نفر زنان عادی) و (۱۰۰ نفر زنان مطلقه) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. و به پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندگانه و نرم افزار ۲۲-SPSS استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه های طرد، خودگردانی، جهت مندی، و بازداری در دو گروه زنان عادی و مطلقه تفاوت معنی دار ی وجود دارد(p<۰/۰۱). به این صورت طرحواره های ناسازگار اولیه در گروه زنان مطلقه بیشتر از گروه زنان عادی بود.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده ، طرحواره ها موجب سوگیری در تفسیرهای زوجین از رویدادها می شوند و این سوگیری ها در آسیب شناسی روانی زوجین به صورت سوتفاهم ها، نگرش های تحریف شده، گمانه های نادرست، چشم داشت های غیرواقع بینانه خود را نشان دهند و در گرایش زوجین به سمت طلاق نقش دارند. از آنجا که پیامد های طلاق برای متخصصان حوزه سلامت روان حائز اهمیت می باشد. بهتر است اقدامات رواشناختی لازم جهت بررسی، شناسایی عوامل تاثیر گذار بر طلاق زوجین انجام گیرد.

کلیدواژه ها:

طرحواره های ناسازگار اولیه ، زنان عادی