بررسی نگاره انسان لمیده بر تخت و متکی به بالش در هنر دوران تاریخی ایران

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 144

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_VISUA-8-1_003

تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1402

چکیده مقاله:

هنر ایران در دوره­ های هخامنشی، اشکانی و ساسانی نمودگاه بارز رویکردهای بازتاب و شکل­ دهی به شمار می­ رود که از جمله­ مصادیق آن تجسم لمیدگی و تکیه بر بالش/ بالش ­ها است. لمیدگی/تکیه بر بالش یک صاحب منصب، در نقوش ­برجسته، ظروف فلزی و مهرها حاکی از تاثیر و تاثر طبقه حاکم سلسله­های ایرانی در برخورد با فرهنگ هلنی و بعدها رومی است. هدف از انجام پژوهش پیش­رو، بررسی وضعیت مناسبات اجتماعی (اغلب طبقه حاکم) اعم از مولفه­ های مذهبی و سیاسی در زمینه­ به تصویر کشیدن نقش یک فرد از طبقه ممتاز به حالت لمیده است. آن چه انجام پژوهش حاضر را ضرورت بخشیده است، سیر تحول تاریخی چنین نقشی در بسترهای متفاوت فرهنگی جهان باستان در دو قطب شرق و غرب و شناسایی این بسترهای متفاوت فرهنگی، که ریشه در فلسفه­ حیات فکری آن ها داشته است، که بسیاری از جریان­ های سیاسی-مذهبی بعدی مستتر در تاریخ را آشکار می ­کند. نگارندگان در این مقاله کوشش نموده­ اند تا به این پرسش پاسخ دهند که، حالت لمیدگی و تکیه بر بالش در هنر ایران باستان (هخامنشی، اشکانی و ساسانی) چه ارتباطی با بسترهای جامعه فعال آن بازه زمانی داشته است؟ و چگونه این بسترهای هنری باعث شکل­ دهی جمعی در جامعه و یا بازتاب در کنش ­های هنری گردیده است؟ نتیجه آن که، بسترهای فرهنگی جامعه موجب تداوم بهره­گیری عناصر هلنی در طبقه حاکم هخامنشی بر جامعه هلنی آسیای صغیر شد و هم چنین، تداوم آن در دوره­­ بلافصل آنان یعنی، دوره­ سلوکی که خود زاییده فرهنگ هلنی بود و دوره ­های بعدی فرهنگ حاکمیت­های ایرانی اشکانی و ساسانی در نقوش­برجسته، ظروف و مهرها حاکی از دقت طبقه حاکم بر نحوه بازنمایی مولفه ­های مشروعیت سیاسی و احترام به فرهنگ غالب توده مردم تحت حاکمیت آن ها است. مطالعات استنادی و تجربه ­های موزه­ای در کنار بررسی ­های پیمایشی شیوه­ هایی است که داده های پژوهش حاضر را تامین نمود. توصیف تحلیل تاریخی به کمک رویکردهای بازتاب و شکل­ دهی در ارایه تحلیل نهایی مورد استفاده واقع شد.

نویسندگان

ابراهیم رایگانی

استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه نیشابور، نیشابور، ایران.

مهسا ویسی

استادیار پژوهشکده تاریخ ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

اسماعیل همتی ازندریانی

استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان، ایران.

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • آگاثیاس (۱۴۰۰). تواریخ، ترجمه محمود فاضلی بیرجندی، تهران: لاهیتا ...
  • اسمیت، ژوئل (۱۳۹۷). فرهنگ اساطیر یونان و روم، ترجمه شهلا ...
  • بریان، پیر (۱۳۹۲). امپراتوری هخامنشی، ترجمه ناهید فروغان، تهران: فرزان­روز ...
  • پاناینو، آنتونیو (۱۳۹۹). «پادشاهی مقدس و دیگر جنبه­های نمادین سلطنتی ...
  • ترکاشوند، نازبانو (۱۳۸۸). «اثر هنری و رویکرد بازتاب در جامعه­شناسی ...
  • روت، مارگارت کول (۱۳۹۷). شاه و پادشاهی در هنر هخامنشی، ...
  • سبئوس (۱۳۹۶). تاریخ سبئوس، ترجمه محمود فاضلی بیرجندی، تهران: ققنوس ...
  • سودآور، ابوالعلا (۱۳۸۳). فره ایزدی در آیین پادشاهی ایران باستان، ...
  • سیدآبادی، سینا؛ رهبر، ایلناز و معین­الدینی، محمد (۱۳۹۹). «تحلیل نقوش ...
  • فیشر، ارنست (۱۳۸۶). ضرورت هنر در روند تکامل اجتماعی، ترجمه ...
  • کوامی، ترودی (۱۳۹۲). هنر یادمانی ایران در دوره اشکانی، ترجمه ...
  • واندنبرگ، لویی و شیپمن، کلاوس (۱۳۸۶). نقوش­برجسته منطقه الیمائی در ...
  • هژبری نوبری، علیرضا و ویسی، مهسا (۱۳۹۲). هخامنشیان در آسیای ...
  • Alexander, V. D. (۲۰۲۰). Sociology of the Arts: Exploring Fine and ...
  • Becker, H. S. (۱۹۸۲). Art Worlds. University of California Press, ...
  • Bivar, A. D. H. (۱۹۶۹). Catalogue of the Western Asiatic ...
  • Boardman, J. (۱۹۷۸). Greek Sculpture: The Archaic Period: A Handbook. ...
  • Briant, P. (۲۰۰۲). From Cyrus to Alexander. USA: Penn State ...
  • Carter, M. L. (۱۹۷۴). Royal Festal Themes in Sasanian Silverwork ...
  • Colledge, M. A. (۱۹۷۷). Parthian Art. London: Elek ...
  • Curtis, V. S. (۲۰۰۰). Parthian Culture and Costumes. Mesopotamia and Iran ...
  • Curtis, V. S. (۲۰۰۷). The Iranian Revival in the Parthian ...
  • Daems, A. (۲۰۰۱). The Iconography of Pre-Islamic Women in Iran. Iranica ...
  • Duchesne-Guillemin, J. (۱۹۶۳). Heraclitus and Iran. History of Religions. Summer. ۱. ۳۴-۴۹ ...
  • Dusinberre, E. R. (۲۰۱۳). Empire, Authority, and Autonomy in Achaemenid ...
  • Frye, R. N. (۱۹۶۳). The Heritage of Persia. Cleveland. World ...
  • Garsoïan, N. G. (Ed.). (۱۹۸۹). The Epic Histories Attributed to Pʻawstos ...
  • Gawlikowski, M. (۱۹۷۰). Palmyrena. Berytus. September. ۱۹. ۶۵-۹۴ ...
  • Ghirshman, R. (۱۹۶۲). Persian Art, Parthian and Sassanian Dynasties, ۲۴۹ ...
  • Gunter, A. C., & Jett, P. (۱۹۹۲). Ancient Iranian Metalwork ...
  • Haerinck, E. (۱۹۷۴). Quelques monuments funéraires de l'île de Kharg ...
  • Hopkins, C. (۱۹۳۶). Aspects of Parthian Art in the Light ...
  • Kawami, T. S. (۱۹۸۷). Monumental Art of the Parthian Period ...
  • Kleiss, W. (۱۹۷۰). Zur Topographie Des Partherhanges in Bisutun. Berlin ...
  • Mathiesen, H. E. (۱۹۹۲). Sculpture in the Parthian Empire: A ...
  • Miller, M. C. (۲۰۱۷). Quoting ‘Persia’in Athens. Persianism in Antiquity. ۴۹-۶۷ ...
  • Osten, H. H. V. D. (۱۹۵۶). Die Welt der Perser. Phaidon ...
  • Raiygani, E., Basafa, H., Veisi, M. & Kheradmand Nik, M. ...
  • Root, M. C. (۱۹۷۹). The King and Kingship in Achaemenid Art: ...
  • Schmidt, E. F. (۱۹۵۳). Persepolis I: Structures, Reliefs, Inscriptions. OIP ...
  • Sellwood, D. (۱۹۸۰). An introduction to the Coinage of Parthia. ...
  • Sodavar, A. (۲۰۰۴). The Aura of Kings. USA: Mirak ...
  • Vanden Berghe, L &., Schippmann, K., (۱۹۸۵). Les reliefs rupestres d'Elymaïde ...
  • Wickevoort Crommelin, B. van (۱۹۹۸). Die Parther und die Parthische ...
  • https://britishmuseum.org,date access: ۷/۸/۲۰۲۱https://hermitagemuseum.org,date access: ۵/۲/۲۰۱ ...
  • نمایش کامل مراجع