هوش مصنوعی

این مقاله به بررسی زمینه هوش مصنوعی با تمرکز بر هوش مصنوعی تجسم یافته می پردازد. نیز در نظر می گیرد. مدل های هوش مصنوعی، هوش مصنوعی عامل محور و تفسیر فلسفی هوش مصنوعی. نتیجه می گیرد که تقریبا هیچ اتفاق نظر و فرم گرایی در این زمینه وجود ندارد و دستاوردهای این حوزه ناچیز است این بررسی سعی نکرده است تمام ادبیات این منطقه را به تفصیل بیان کند،بلکه عمدتا جدیدترین کارها را گزارش می دهد،به ویژه در زمینه هوش مصنوعی تجسم یافته.زمینه عمده ای از برنامه های مبتنی بر عامل وجود دارد که بسیاری از آنها تجاری هستند که نمونه ای از آن ها در The world of warcraft است. این به سختی لمس شده است. ماهیت متفاوت کار گزارش شده درک آن را بسیار دشوار میکند یا شاید درک آن را غیر ضروری می کند.هو ش مصنوعی امروز برعکس است.برنامه ها ی رایانها ی سرعت و حافظه زیاد ی دارند، اما توانایی ها ی آن ها با مکانیسم ها ی فکر ی مطابقت دارد که طراحان برنامه بهخوبی درک میکنند تا در برنامه ها قرار د هند. برخی از توانایی هایی که کودکان معمولا تا سنین نوجوانی رشد نمیکنند ممکن است در آن ها وجود داشته باشد، و برخی از توانایی ها ی کودکان دو ساله هنوز وجود ندارد. موضوع با این واقعیت پیچیده تر می شود که علوم شناختی هنوز در تعیین دقیق توانایی ها ی انسان موفق نشده اند. به احتمال بسیار زیاد سازماند هی مکانیسم ها ی فکر ی برا ی هو ش مصنوعی می تواند به طور مفید با سازماند هی در افراد متفاو ت باشد.شاید تنها دو مفهومی که بین محققان به اشتراک گذاشته شده است،نظریه فضای کاری جهانی بار و مدل مبتنی بر عامل است که به طور مستقل توسط بروکس و مینسکی ارائه شده است.یکی از جنبه های جالب برتری بسیار زیاد طرح های پیشنهادی بر طرح هایی است که واقعا اجرا شده اند .شاغلین در این زمینه از ساختن ربات ها دوری می کنند چه به دلیل ملاحضات هزینه و چه به دلیل عدم تخصص در آن منطقه،پس از هضم تمام این تلاش های گزارش شده،باید دو نتیجه اساسی گرفت،اولا محقق آزاد است که بدون محدودیت به جلو برود زیرا هیچ فرمالیسم موجود در این زمینه وجود ندارد ثانیا دستاوردهای این که با پیشرفت ۳۳میلیون برابری قانون مور در محاسبات همراه است نا امید کننده است این زمینه تا تولید رباتی که به هوش و عملکرد یک سوسک نزدیک می شود فاصله زیادی دارد.