فمینیسم وتاثیر آن بر نقش اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه

مقدمه: مسائل مربوط به زنان چه از نظر موقعیت زنان در زندگی اجتماعی و چه از نظر نظری در قالب نظریه های فمنیستی در بیست سال اخیر مورد توجه بوده است. از جمله مسائل مهمی که ذهن زن را در اعصار مختلف به خود مشغول کرده است، جایگاه فرودست او نسبت به مردان در جامعه است که به اعتقاد برخی، ریشه آن در تفاوتهای فیزیولوژیک آن دو است، به طوری که این تفاوت ها باعث برتری مردان نسبت به زنان شده است. فرهنگ مرد سالار جوامع، برتری مرد را هم به مرد و هم به زن القا کرده است و بی اطلاعی، محرومیت از آموزش، منفعل بودن زنان در قدیم، و شتابزدگی و افراط آنان در دفاع از حق خود، محرومیت زن را حتی در عصر جدید در پی داشته است. بنابراین این مطالعه با هدف، بررسی فمینیسم وتاثیر آن بر نقش اجتماعی وسیاسی زنان در جامعه انجام شد.روش: روش انجام پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی و کتابخانه ای است. گردآوری داده ها به شیوه های گوناگونی انجام میگیرد و پژوهشگر با توجه به مساله پژوهش و راهبردی که برای اجرای پژوهش انتخاب کرده است، از روشهای گوناگونی، مانند: مطالعه، مشاهده، بررسی اسنادها و منابع کتابخانه ای و پیشینه ها برای گردآوری داده های مورد نیاز استفاده میکند. بنابراین جامعه ونمونه مورد مطالعه منابع کتابخانه ای و مقالات و وبسایت های اینترنتی بود.یافته ها: این مطالعه می کوشد با رویکردی جامعه شناختی، تاریخی و با روش اسنادی و کتابخانه ای به این پرسش ها پاسخ دهد که تفکر فمینیستی از چه زمانی وارد فضای فکری جامعه ایرانی شد و با تکیه بر چه بسترهایی به اشاعه خود پرداخت و در این مسیر چه مراحلی را پشت سرگذاشت؟ یافته ها حکایت از آن دارد که حوادث پیش و پس از انقلاب مشروطه، زمینه آشنایی برخی زنان ایرانی را با جنبش زنان در غرب، فراهم آورد. در این میان، ساختاری شبه جنبش در ایران شکل گرفت که بر زیست بهتر زنان و احقاق حقوق زنان تاکید میکرد. اما با ظهور دوره پهلویها، جنبش شکل دولتی به خود گرفته و به موجی آسوده بدل شد. با پیروزی انقلاب اسلامی، موج سومی از جنبش شکل گرفت که همگرایی بیشتری با مبانی فمینیسم غربی داشت. افزون بر این، رویکردهای آنان نوعا سیاسی است که می توانند از سوی دشمنان مورد بهره برداری قرار گرفته و خطری بزرگ برای امنیت ملی باشند.نتیجه گیری: در سال های اخیر نفوذ تفکرات فمینیستی در برخی حوزه ها غیرقابل انکار است.واقعیت ملموس این است که به علت وجود زمینه های تضییع حقوق زنان در جامعه، که گاه به علت عدم تبیین صحیح و اقناع افکار عمومی در مورد احکام دینی و گاهی صرفا بر اساس نگاهی مردانه و متعصبانه بر جامعه زنان تحمیل گردیده، زمینه های پذیرش برخی نظریه های فمینیستی برای جامعه زنان ایران مهیا شده است واین موضوع بر نقش سیاسی،اجتماعی و...زنان درهمه عرصه ها تاثیر گذاشته وامروزه آمار طلاق،ناسازگاری زناشویی،طلاق عاطفی وآسیب های اجتماعی دربین زنان به شیوه ای ملموس وتاثیرگذار افزایش یافته و این تحولات به ویژه در سه دهه پس از انقلاب اسلامی محسوس تر و ملموس تر گردیده است. بنابراین نتایج تحقیق، لزوم برنامه ریزی صحیح فرهنگی را در زمینه آموزش مبانی اسلامی در زمینه های وظایف زن به عنروان همسرر ومادر، اشتغال، ریاست مرد و محدوده آن، لزوم حجاب و رعایت آن در جامعه آشکار می سازد

کلیدواژه ها:

زن ، جامعه ، فمینیسم .نقش اجتماعی وسیاسی.